🥀 یک دل سوخته و آه جگر دارم من تلخی یک سفر پر ز خطر دارم من از غم مرگ پدر یا که برادرهایم آه جانسوز و دو تا دیده تر دارم من بر تنم زخم فراوان و به دل داغ بزرگ سینه ام سوخته چون شمع شرر دارم من چون نهالم که سر از خاک برون آوردم بر تنم ضربه ی خونین تبر دارم من گر چه در شام سیاهم به دل مخروبه در دل کوچک خود صبح و سحر دارم من از دل سوخته ی عمه ی خود آگاهم از غم عمه ی خود خوب خبر دارم من کوری چشم حسودان سیه دل بر نی اکبر و اصغر و خورشید و قمر دارم من از چنین فاجعه ی تلخ و جنایت ها من شکوه از سنگدلی های بشر دارم من بارها گرچه زمین خورده ام و افتادم سوی معراج خداوند نظر دارم من همچو لعلم که به دل خون فراوان دارم در خرابه شده ام گوهر و زر دارم من با سرانگشت گره وا کنم از هر مشکل کوچکم ، در همه آفاق اثر دارم من پرده افتاد ز روی پدرم ، داد زدم ایهاالناس بدانید پدر دارم من @shaeranehowzavi