✍🏻
واگویهای با شهید...
با نفسی از سر آسودگی و آرامش خاطر سرم
را تکیه به دیوار صحنِ اسماعیل طلا میدهم ....
زمزمه میکنم یادت را نگاهت را ✨آن دورگردی
های صحنِ انقلاب را🕊 حتما دوست داشتی آن
صحنِ طلایی را تا گِره زنی پارچه سبز حاجاتت
را بر شبکه های پنجره فولاد ...
بقول شاعر:
"پنجره فولاد رضا دوای هر چی درده،
کسی ندیدم اینجا که ناامید برگرده (: "
رضایی که ضامن شد آهو را
ضامن شد تا پروانه شوی 🦋
#وصالنویس✍🏻
📝《
@shahid_dehghan 》📝