🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊 💫 در خدمت گرامی برادر یدالله نویدی مقدم هستیم... ⏮ ادامه خاطره ⏰ ساعت تقریبا شش صبح بود، ابتدا به سه گروه تقسیم شدیم. 🔷 گروه دوم ما بودیم که باید با ساختمان استخبارات و پلیس و پمب بنزین را منهدم میکردیم. ✅ لازم به ذکر است که استخبارات عراق همان مرکز اطلاعات و خبر عراق بود در یک چشم به هم زدن همانند برق به اهداف از قبل پیش بینی شده هجوم بردیم گروهان بنده مأموریت انهدام مرکز پلیس بود. ما کاملا مرکز پلیس رو گاز انبری محاصره کرده بودیم، دستور آتش بنام مبارک یا رسول الله (ص) پشت بیسیم به صدا درآمد. 🤔 حدود بیست آر پی جی هفت زن داشتیم که در آن لحظه اول حمله با هم به برجک تمام بتونی آتش، گشودن و ما هم بعنوان پشتیبان بطرف ساختمان یورش بردیم بعد از یک ربع ساعت از زمان شروع عملیات، تازه فهمیدن که بطرفشان حمله شده است ما امان ندادیم که به نیروهای کمکی خبر دهند. درگیری بعد از نیم ساعت دو طرفه شد اما بعد از نیم ساعت آنهایی که سالم بودند پا به فرار گذاشتند. 😊 اما غافل از آن بودند که قبلا ما ساختمان پلیس، رو محاصره کردیم ما ساختمان پلیس رو با ندای الله اکبر و شعارهای دیگر تصرف کردیم.... @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔹 قسمت ششم (۱۲) ✉️ ارسالی از رزمنده و عزیز و گرامی جناب آقای 🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊