🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂 🌸🍂 🍂 🕊 😉 بچه کم توقعی هم بود. دوست نداشت برای رفاه خودش مادر و پدرم زیر بار خرج بروند. ✅ با اینکه برادر بزرگترم محسن برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته بود اما احسان از پدر و مادرم توقع نداشت که او را هم بفرستند. در آن زمان بچه‌ها عادت داشتند با هرچه داشتند بهم پز بدهند، اما احسان این اخلاق را نداشت. با اینکه در محل زندگی‌مان و در بازار پدرم که در تجارت چای و برنج از نامداران بود اما او اصلاً نسبت به اوضاع مالی و خانوادگی‌مان به دیگران پُز نمی‌داد. ✨ هیأتی به نام خانوادگی ما بود که در آن مراسم مذهبی برگزار می‌شد و بیشتر اهل کاشان آنجا را می‌شناختند اما در این مورد هم احسان هیچوقت پزی به دوستانش نداد و چیزی نگفت. او همیشه آرام و ساکت به کارهای خودش مشغول بود. @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein : خواهر شهید 🍃🌹 🌐 وبسایت ایران آنلاین 🔻قسمت هفتم🔺 🍂 🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂