شب زندهداران شهر
فقط چند شب مانده به پایان پاییز و آغاز فصل سرمای زمستان، برای شبزندهداران بینشان شهر، اما فرقی ندارد شب یلدا باشد یا نوروز، عید یا عزا، سرما یا گرما، آلودگی هوا یا بارندگی، تعطیلی رسمی و غیر رسمی ... در هر شرایطی آنها با شروع شب کارشان را شروع میکنند تا با طلوع خورشید، شهر چیزی جز پاکی و پاکیزگی نبیند.
سوز سرمای آخرین روزهای پاییز تا مغز استخوان نفوذ میکند و باد سرد، خواب را از چشمها میپراند. چهار صفر که روی صفحه گوشی کنار هم ردیف میشوند، دیگر شهر از تب و تاب افتاده و در سکوت و تاریکی فرو رفته است، به جز رهگذران نیمه شب و رانندگان خودروهای پرشتابی که هرزگاهی آرامش شب را به هم میزنند، در دل خیابانها و محلات و کوچه پس کوچههای شهر خبری نیست، اما درست در همین زمان، مردان بی ادعا و بی نام و نشان کارشان را شروع میکنند، تصویر سیاهی شب و برگریزان خزان و لباس نارنجی پاکبانان در دل شب، از نزدیک بسیار متفاوت است.
یک سلام و خداقوت ساده به همه شما پاکبانان محترم شهرمون 🤚🌸
✍️کردلو