شخصیت‌پردازی 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 مثلاً شخصیت چند بعدی هاکفین را در نظر بگیرید. با وجود اینکه فضلا و منتقدان دربارهٔ تحولات اخلاقی او جرو بحث های زیادی به راه میاندازند، هاکلبری فین برای همیشه در یاد خوانندگان خواهد ماند. شخصیتهای سطحی با وجود اینکه برخوردهای ساده ای با زندگی دارند در عین حال اگر نویسندگان ماهر بخواهند آنها را در داستان ،بیاورند طوری میآورند که برای همیشه در ذهن خوانندگان بمانند. في المثل آنها به توصیف دقیق حرکات دست صورت پا ظاهر و یا نوع خاص سخن گفتن شخصیتهای سطحی می پردازند یا ویژگی فردی آنها را بزرگ میکنند. برای مثال شخصیت سطحی ابی نزر اسکروج، در داستان سرودهای کریسمس نوشته چارلز دیکنز را میتوان در چند کلمه خلاصه و جمع وجور :کرد خسیس و بیزار از بشریت ولی این فقط په چرند نگو یش هست که از بس تکرار میکند؛ به آسانی شخصیتش به ذهن سپرده میشود و هیچوقت از یاد آدم نمیرود. نویسنده باید بکوشد تا با تمام توان به پرداخت کامل و دقیق هر شخصیت در داستان بپردازد؛ زیرا از این طریق است که خوانندگان نقش شخصیتها را در داستان واقعاً باور میکنند. بیشتر داستانهای کوتاه جا برای یک یا دو شخصیت اصلی بیشتر ندارند منظور از شخصیت اصلی، شخصیتی است که در داستان خوب گسترش یافته، گاهی تحول میپذیرد و نیز دقیقتر توصیف میشود. شخصیت های دیگر که فرعی،اند ناگزیر باید سطحی باقی بمانند. البته اگر هدف عمده داستان چیزی غیر از نمایش شخصیت باشد هیچ کدام از شخصیتها به طور کامل گسترش نمی یابند. بد نیست بدانیم که نویسندگان داستانهای بازاری، داستان خود را با شخصیتهایی گسترش میدهند که اصلاً‌ به نقشهایی که در داستان به عهده گرفته اند نمی خورند. بعضی از نویسندگان رفتار و انگیزه های شخصیت اصلی را آن قدر مبهم پرداخت میکنند که هنگامی که این شخصیت دست به عمل غیرعادی ای میزند یا تغییری در رفتارش مشاهده میشود، نه تنها ما را جذب نکرده باور نمیکنیم بلکه ککمان هم نمی گزد. من باب مثال اگر دزدی ناگهان اصلاح شده، مرد درست کاری از آب دربیاید ما باور نمیکنیم. چون باید خیلی چیزها دربارهٔ دزد بدانیم تا این تغییر ناگهانی او برایمان جا بیفتد و آن را باور کنیم البته لازم به گفتن نیست که نویسنده میتواند برای راحتی خودش شخصیتهایش را مبهم پرداخت کند و امیدوار هم باشد که این ضعف از چشم خوانندگان عادی اش دور خواهد ماند؛ ولی خوانندگان نکته سنج و ریزبین هیچگاه به راحتی از آن نخواهند گذشت. 📚تاملی دیگر در باب داستان ✍لارنس پرین @shahrzade_dastan