دوستان شما میتوانید مطالب آموزشی مورد نظر خود را با #هشتک دنبال کنید.
#شخصیت
#تعلیق
#گره
#بحران
#نقطه_اوج
#زاویه_دید
#زاویه_دید_بیرونی_سوم_شخص
#معرفی_کتاب
#مزایای_نقل_قول_با_شخصیت_کماهمیت
#کانون_روایت
#زاویه_دید_درونی
#زاویه_دید_بیرونی
#شخصیتپردازی
#مراحل_خلق_داستان
#داستان_کوتاه
#داستانک
#طرح_داستان
#انواع_شخصیت
#شخصیت_محوری
#شخصیت_اصلی
#شخصیت_فرعی
#تیپ
#تفاوت_شخصیت_و_تیپ
#شخصیتهای_نوعی
#زاویه_دید_دوم_شخص
#زاویه_دید_نمایشی
#تعلیق
#شگفتی
#طرح_داستان
#تکگویی
#تکگویی_درونی
#سیال_ذهن
و ....
(( مردی ۳۵ ساله تنومند ولی بد سیما بود. هر کس دفعه اول او را میدید قیافهاش توی ذوق میزد. اما وقتی در یک مجلس پای صحبت او مینشستند یا حکایتهایی را که از دوره زندگی و ورد زبانها بود میشنیدند؛ آدم را شیفته او میکرد و زخمهای چپ اندر راست قمه که به صورت او خورده بود ندیده میگرفتند. داش اکل قیافه نجیب و گیرندهای داشت. چشمهای میشی، ابروهای سیاه پرپشت، گونههای فراخ، بینی باریک، ریش سیاه و سفید. ولی زخمها کار او را خراب کرده بودند. ))
نوع تصویرسازی نویسنده ویژگیهای ظاهری آدم داستانش را ردیف میکند و میکوشد با روایت مستقیم جای خالی دوربین را پر کند. با آن که هدایتترین بخش از تصویرسازی بیشتر از آنکه نشان بدهد حرف زده است ؛ اما نشانهها و نشانهها آنقدر روشن و شفاف و زندهاند که خواننده انگار چهره شخص داستانی را روبروی خود میبیند. نویسنده پس از نمایش خصوصیات ظاهری آدم داستان پیش از آنکه خواننده خود را در جریان کنشهای شخص قرار گیرد ویژگیهای رفتاری و ظاهری او را توضیح میدهد.
(( پدر او یکی از ملاکین بزرگ فارس بود زمانی که مرد همه دارایی او به پسر یکدانهاش رسید.))
امروزه با توجه به رویکردهای نو اقتدار و دخالت نویسنده را در ساخت و پرداخت عدم داستانی نمیپسندند. حاصل جمع نظرات این است که شخصیت باید از زیر چتر نویسنده بیرون بیاید و مستقل عمل کند. معنی این حرف آن است که به جای آنکه نویسنده درباره ویژگیهای رفتاری و شخصیت بدهد بهتر است که شخصیت را در یک عمل داستانی وارد کند تا در پروسه عمل داستانی استعدادها و ویژگیهای رفتاریش بروز کند و خواننده از این طریق او را بشناسد. خواننده انتظار دارد که نویسنده کار خودش را انجام دهد و نشان بدهد. آنگاه خواننده میتواند آدمها را در جریان رویدادها و عمل داستانی پیدا کند و بشناسد.
ادامه دارد
📚آموزش داستانی
✍روحالله مهدی پورعمرانی
#شخصیتپردازی
@shahrzade_dastan
شخصیت پردازی در داستان
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
شخصیت بحثی است که امروز در داستان آن زیاد پرداخته میشود. این بحث اولین بار در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بیستم مطرح شد. شخصیت انسانی معمولا در سه مورد خود را نشان میدهد:
یک _در ارتباط با خود
دو _در ارتباط با همنوعان
سه _در ارتباط با محیط و طبیعت
همچنین اشخاص داستان به چند نوع تقسیم میشوند:
۱_ اشخاص ساده که یک یا دو خصیصه اخلاقی بیشتر ندارند و واکنش آنها قابل پیشبینی است.
۲_ اشخاص جامعه یا پیچیده که برخورد آنها با حوادث قابل پیشبینی نیست. بلکه نوع برخورد آنها با پدیدههای پیرامونشان در طول داستان مواجه شدن با یک پدید معلوم میشود.
۳_ اشخاص قراردادی یا کلیشهای که این نوع شخصیتها در داستانهای قدیمی بیشتر وجود داشته و همواره به یک شکل ظاهر میشوند. برای مثال یک دزد دریایی که با یک چشم و یک پایه چوبی در داستان ترسیم شده است.
شخصیت اصلی یا همان قهرمان داستان معمولا یک شخصیت پیچیده است که برخوردش با وقایع قابل پیشبینی نیست و بعد از روبرو شدنش با وقایع و در طول داستان مشخص میگردد.
شخصیتهای فرعی_ معمولا از نوع شخصیتهای ساده و کلیشهای هستند. یکی از مزایای این نوع انتخاب این است که این دو شخصیت یعنی ساده و کلیشهای نیاز به توصیف شخصیت پردازی توسط نویسنده ندارند و او بیشتر به پردازش شخصیت قهرمان مشغول میشود. شخصیتهای داستان از بعد دیگری نیز تقسیم هستند:
۱_ ایستا_ شخصیتهایی که از اول تا آخر داستان تغییر و تحولی پیدا نمیکنند.
۲_پویا شخصیتهایی که در طول داستان دچار تغییر و تحولاتی میشوند. از جمله تحولاتی که برای شخصیتهای پویای داستان ممکن است پیش آید به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
۱_ تحول در منش _یک صفت یا خلق در آنها تغییر پیدا میکند که ممکن است به سوی خوبی یا بدی باشد.
۲_تحول در سرنوشت_ از جوانی و پیری از سلامت به بیماری ازدواج طلاق و غیره .
۳ _تحول در عقاید و باورها_ در اول به چیزی اعتقاد دارد و در طول داستان این اعتقاد را از دست میدهد یا محکمتر بر روی آن پای میفشارد. نکته مهم و قابل توجه در مورد شخصیت پردازی در داستانی که خصوصیت ظاهری سن و سال، جنسیت، نوع لباس، نژاد، قد و قواره چهره را توصیف کنیم و اعمال و رفتار و گفتار و خصوصیات هر شخص متناسب با سن و سال و جنس او باشد. برای منظور نویسنده باید نسبت به جامعه و انسانهایی که در داستانش استفاده میکند شناخت کاملی داشته باشد.
📚الفبای داستان نویسی
✍جواد عرب اسدی
#شخصیتپردازی
@shahrzade_dastan
شخصیت پردازی در داستان
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
شخصیت پردازی یعنی حاصل جمع تمام خصایص قابل مشاهده یک فرد انسانی هر آنچه که بتوان با دقت در زندگی شخصیت از او فهمید. سن و میزان هوش، جنس و تمایلات جنسی، سبک حرف زدن و ادا اطوار، علایق، درباره خانه ،ماشین، لباس، میزان تحصیلات و شغل وضعیت روحی و عصبی، ارزشها و نگرشها. یعنی تمام وجوهی از انسان که میتوان با بررسی روز به روز زندگی فرد دانست. این خصایص در کنار هم هویت منحصر به فرد در انسان را میسازند. زیرا هر یک از ما ترکیب خاصی از دادههای ژنتیکی و تجربیات عملی هستیم. این مجموعه یگانه و منحصر به فرد از خصایص انسانی شخصیت پردازی است. اما شخصیت حقیقی یک انسان در تصمیماتی که در شرایط بحرانی میگیرد آشکار میشود. هرچه بحران فشار بیشتر باشد این آشکار شدن کاملتر میگردد. و تصمیمی که گرفته میشود به سرشت بنیادی شخصیت نزدیکتر. اما این آدم در پس شخصیت ظاهری خود به راستی کیست؟ در ذات او چه خواهیم یافت؟ مهربان است یا سنگدل؟ بخشنده است یا خودخواه؟ قوی است یا ضعیف؟ دروغگو است یا صادق؟ تنها راه برای اینکه حقیقت را دریابیم این است که ببینیم در شرایط بحرانی برای رسیدن به هدف خود چه تصمیماتی میگیرد و چه کار میکند. انتخابی که میکند معرف اوست . وجود فشار و بحران ضرورت تام دارد. وقتی چیزی در خطر نباشد انتخاب بیمناسبت است. به عبارت دیگر اگر یک شخصیت تصمیم بگیرد که حقیقت را بگوید اما اگر دروغ بگوید هم چیزی نصیبش نمیشود؛ تصمیم او اهمیتی ندارد. این لحظه گویای هیچ چیز نیست. اما اگر همان شخصیت در حالی که دروغ جانش را حفظ میکند بر آن شود که حقیقت را بگوید در این صورت احساس میکنیم که او در ذات سرشت خود صادق است.
متجلی و آشکار کردن شخصیت حقیقی فرد در تضاد و تقابل با شخصیت ظاهری او در هر داستان خوبی اهمیت بنیادی دارد. این اصل بزرگ را زندگی به ما میآموزد که ظاهر و باطن یکی نیستند و در واقع مردمان چیزی نیستند که در ظاهر مینمایند. به عبارتی در پشت خصایص ظاهری ذات پنهانی نهفته است. تنها راه شناخت شخصیت حقیقی افراد صرف نظر از آنچه میگویند یا مینمایانند دیدن واکنش آنها در لحظات بحرانی است.
آشکار شدن شخصیت عمیق در تضاد و تکابل با شخصیت پردازی از ویژگیهای هستی شخصیتهای اصلی است. شخصیتهای فرعی ممکن است ابعاد پنهان داشته باشند یا نداشته باشند. اما یک اصل را نمیتوان فراموش کرد. آنها نمیتوانند از درون همان چیزی باشند که در ظاهر مینمایند. باید بگوییم که بهترین داستان داستانی است که نه تنها عمر شخصیت را میکاود بلکه این سه رشته عمیق را در طی روایت در جهت مثبت و منفی به پیش میبرد یا به عبارتی تغییر میدهد.
📚داستان ساختار سبک و اصول فیلمنامه نویسی
✍رابرت مککی
#شخصیتپردازی
@shahrzade_dastan
شخصیتپردازی
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
از لباس برای نشان دادن موقعیت موقت استفاده کنید از طرف دیگر، روپوش دست دوم هیرو وانتیج، که مال آدم درشت هیکلی بوده و برای هیرو تنگ کرده اند و به تنش زار میزند آنقدر که چشمهای قرمز شده اش دربارهٔ خلق وخوی اساسی او حرف میزند چیزی به ما نمیگوید. بدیهی است که این لباس املی را که به زور از روی ناچاری پوشیده، اطلاعات بیشتری درباره وضعیت فعلی اش (خانواده فقیرش) در اختیار ما قرار میدهد و نه سلیقهٔ خود او از این شیوه وقتی استفاده کنید که میخواهید وضعیت فعلی شخصیت خود را در پیش زمینه داستان قرار دهید تا بتوانید بعداً این موقعیت را تغییر دهید (هیرو بعداً ثروتمند و شیک پوش میشود).
از جزئیات خانه شخصیت برای نشان دادن خلق وخوی او استفاده کنید.
از جمله اولین چیزهایی که دربارهٔ کینزی میلون، کارآگاه معروف آفریدهٔ سو گرافتون، میفهمیم این است که کینزی خانه مجلل و پراثاثیه ای ندارد.
من کینزی میلون کارآگاه خصوصی دارای مجوز از ایالت کالیفرنیا .هستم سی و دو ساله ام دو بار ازدواج کرده ام کوچک است؛ بله دوست دارم آپارتمانم نقلی باشد. بیشتر عمرم را در ماشین کارلوان گذرانده ام، کارلوانها اما این اواخر آنقدر پر زرق و برق شده اند که باب میلم نیستند؛ پس حالا توی یک اتاق زندگی میکنم: «آپارتمان نقلی مجردی حیوان خانگی و از این چیزها ..ندارم گل و گیاهی هم ندارم
رمان «غ» مثل غیبت از محل وقوع جرم
توجه داشته باشید که این آپارتمان هیچ چیزی ندارد که برای کینزی دست و پاگیر باشد. او خودش چنین محیطی را انتخاب کرده است. این نوع توصیفات گرافتون علاوه بر اینکه امکان مجسم کردن محیط را به ما میدهد، به ما میگوید که کینزی آدمی گوشه گیر است، اهل مادیات نیست و از پیوندهای نزدیک دست و پاگیر بیم دارد. آری خلق و خوی این زن چنین است.
📚شخصیت پردازی پویا
✍نانسی کرس
#شخصیتپردازی
@shahrzade_dastan
دوستان شما میتوانید مطالب آموزشی مورد نظر خود را با #هشتک دنبال کنید.
#شخصیت
#تعلیق
#گره
#بحران
#نقطه_اوج
#زاویه_دید
#زاویه_دید_بیرونی_سوم_شخص
#معرفی_کتاب
#مزایای_نقل_قول_با_شخصیت_کماهمیت
#کانون_روایت
#زاویه_دید_درونی
#زاویه_دید_بیرونی
#شخصیتپردازی
#مراحل_خلق_داستان
#داستان_کوتاه
#داستانک
#طرح_داستان
#انواع_شخصیت
#شخصیت_محوری
#شخصیت_اصلی
#شخصیت_فرعی
#تیپ
#تفاوت_شخصیت_و_تیپ
#شخصیتهای_نوعی
#زاویه_دید_دوم_شخص
#زاویه_دید_نمایشی
#تعلیق
#شگفتی
#طرح_داستان
#تکگویی
#تکگویی_درونی
#سیال_ذهن
و ....
@shahrzade_dastan
شخصیت پردازی
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
شخصیت و طرح داستان دو کفه یک ترازو هستند. یعنی خمیرمایه هر دو شخصیت و طرح یکی است.
هرگاه یک کفه این ترازو را بالا یا پایین ببریم طرف دیگر نیز به طور حتم حرکت خواهد کرد.
البته میتوانیم درباره هر یک جداگانه هم به بحث بپردازیم مثلاً بگوییم که در هر داستان روی کدام یک بیشتر تأکید شده است یعنی کفه کدام یک سنگینتر است. هرچه ادبیات از داستانهای تفریحی فاصله بگیرد و به داستانهای تحلیلی نزدیکتر ،شود کفه شخصیت سنگینتر می.شود زیرا خوانندگان آگاه بیشتر مایلاند به جای اینکه از همان اول اعمال شخصیتها را تعقیب کنند؛ اعمال و حوادثی را دنبال کنند که شخصیتهای شناخته شده انجام میدهند.
خوانندگان مبتدی را خیلی دیر و به سختی میشود راضی کرد که به خاطر شخصیتی داستان را بخوانند، ولی برعکس بیشتر این طرح داستان است که آنها را جذب میکند و این هم البته به خاطر آن است که شخصیت در داستان پیچیده تر متغیرتر و مبهم تر است.
ساده تر بگوییم هر آدم ساده ای پس از خواندن داستانی به راحتی میتواند به شما بگوید که فلان شخصیت چه کاری در داستان انجام داد؛ اما فقط یک ذهن تیز و آدم فوق العاده ماهری میتواند از عهده تجزیه و تحلیل یکی از شخصیتهای داستان بربیاید.
حتی داستانهای پلیسی را هم که همیشه به صورت معما طرح میشود راحت تر میتوان فهمید ولی فقط با زحمت زیاد است که میتوان شخصیت فردی را در داستانی تشریح کرد.
به همین دلیل هم تکیه نویسندگان داستانهای تفریحی بیشتر روی طرح داستانهاست و همیشه شخصیت های نسبتاً ساده ای را مطرح میکنند که به راحتی میتوان به ذهن سپرد.
خوانندگان مبتدی هم که همیشه از خدا میخواهند که هویت شخصیتها ساده باشد تا بتوانند به راحتی آنها را به بد و خوب تقسیم .کنند حرف دل این نوع خوانندگان آن است که «شخصیتها نباید آن قدر پیچیده باشند که ما وقتی داستان را میخوانیم به ذهنمان فشار بیاید. همچنین آنها میخواهند که شخصیت اصلی حتماً جذاب باشد البته لزومی ندارد که آدم از هر حیث کاملی باشد ولی باید حداقل به قدر کافی و از لحاظ برخی از صفات آدم برجسته ای .باشد. فی المثل آدم درستکاری باشد. خوش قلب باشد و بهتر است خوشتیپ هم باشد. اگر آدم پرهیزکاری نیست لااقل ویژگیهای مهمی داشته باشد که جبران این کمبودها را بکند به طور مثال جسور، سرزنده و یا شجاع و نترس .باشد حتی او میتواند به جنگ نظم و قانون هم ،برود ولی فقط درصورتی که دارای قلبی رئوف و نازک باشد یا عشقی سوزان وجودش را در بر گرفته و یا صفات شخصی نجیب و اصیلزاده را داشته باشد.
خواننده ای که این درخواستها را دارد، داستان برایش وسیله ای برای فهمیدن تجربیات جدید نیست. بلکه مواد خامی است که با آن سوروسات اوهام رؤیایی خود را فراهم میکند. چنین خواننده ای خودش را در رؤیا با شخصیت اصلی داستان یکی میگیرد و به جای او در تمام ماجراها جنگ و گریزها و پیروزی ها شرکت میکند.
📚تاملی دیگر در باب داستان
✍لارنس پرین
#شخصیتپردازی
@shahrzade_dastan
شخصیت پردازی
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
روش معرفی ،مستقیم این حسن را دارد که واضح است و مختصر؛ اما هیچ وقت نمیتوان به تنهایی از این روش استفاده کرد. اگر مثلاً هنر کنیم و داستان ،بنویسیم شخصیت ها باید میخواهیم دست به عمل بزنند و کاری بکنند و اگر هیچ کاری انجام ندهند داستان ما شبیه به مقاله میشود.
وانگهی، اگر با معرفی مستقیم معرفی غیر مستقیم همراه نباشد داستان نمیتواند احساسی در ما برانگیزد؛ زیرا خواننده خواهد گفت که این شخصیت نیست که تو به من معرفی میکنی بلکه شرحی راجع به اوست.
باید همان طور که به خواننده چیزی میگوییم در تأیید آن حرف عملی از شخصیت نیز نشانش دهیم.
خواننده میخواهد به طور مستقیم و غیر مستقیم بشنود و ببیند تنها وقتی داستان موفق است که شخصیتهایش نمایشی شوند. یعنی مثل نمایشنامه هم حرف بزنند و هم عمل کنند. خواننده میگوید اگر میخواهی خسیس بودن فلان شخصیت را باور کنم
باید به من نشان بدهی که چگونه خساست به خرج میدهد. بنابراین نویسنده ،موفق بیشتر تکیه اش بر معرفی غیر مستقیم شخصیتهاست و حتی میتواند به طور کامل و در تمام داستان از همین شیوه استفاده کند.
برای اینکه شخصیتها واقعی و پذیرفتنی به نظر آیند نویسنده از لحاظ شخصیت پردازی باید این اصول را رعایت کند.
الف) طرز رفتار شخصیتها باید تا پایان داستان ثابت باقی بماند یعنی شخصیتها در یک لحظه یک جور رفتار نکنند و در لحظه ای دیگر طور دیگر؛ مگر اینکه نویسنده دلایل قانع کننده ای برای تغییر رفتار شخصیت ها ارائه دهد.
ب باید برای تمام رفتار و اعمال شخصیتها دلیل محکم وجود داشته باشد؛ به خصوص مواقعی که شخصیتها تغییر رفتار میدهند در این جور مواقع دلایل نویسنده باید کاملاً ما را قانع کند.
اگرچه لازم نیست نویسنده دلایل تغییر رفتار شخصیت ها را به سرعت به خواننده ،بدهد ولی این حق طبیعی خواننده است که حداکثر در پایان داستان علت این تغییر رفتارها را بفهمد. ج) شخصیتها باید ملموس و واقعی باشند. یعنی نباید مجسمه تقوی، مظهر پستی و دنائت و یا دیوهای پلید باشند. همچنین شخصیت نباید ترکیبی از خصلتهای متضاد و ناممکن باشد.
خواننده حتماً نباید شخصیتهای داستانی را که میخواند در زندگی خودش تجربه کرده باشد؛ بلکه باید احساس کند که شخصیتهای داستان از تجربیات خود نویسنده مایه گرفتهاند و میتوان آنها را در حوادث عادی زندگی جای داد.
شخصیت های داستان را میتوان از نظر میزان تحول پذیری شان در داستان به شخصیت های سطحی و شخصیتهای جامع تقسیم کرد.
شخصیت ،سطحی یکی دو خصلت بیشتر ندارد، یعنی شخصیت او را میتوان در یک جمله خلاصه کرد. ولی شخصیت جامع پیچیده و چند بعدی است، به طوری که باید برای تجزیه و تحلیل کامل شخصیت او یک مقاله مطلب نوشت.
ولی البته ارزش هر دو نوع این شخصیتها از نظر داستانی یکی است یعنی داستان به هر دو آنها به یک اندازه نیاز دارد. شخصیت های جامع با همۀ ابعادشان زندگی میکنند یعنی از جهات گوناگونی با زندگی رودررو هستند.
📚تاملی دیگر در باب داستان
✍لارنس پرین
#شخصیتپردازی
@shahrzade_dastan
شخصیتپردازی
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
مثلاً شخصیت چند بعدی هاکفین را در نظر بگیرید. با وجود اینکه فضلا و منتقدان دربارهٔ تحولات اخلاقی او جرو بحث های زیادی به راه میاندازند، هاکلبری فین برای همیشه در یاد خوانندگان خواهد ماند.
شخصیتهای سطحی با وجود اینکه برخوردهای ساده ای با زندگی دارند در عین حال اگر نویسندگان ماهر بخواهند آنها را در داستان ،بیاورند طوری میآورند که برای همیشه در ذهن خوانندگان بمانند.
في المثل آنها به توصیف دقیق حرکات دست صورت پا ظاهر و یا نوع خاص سخن گفتن شخصیتهای سطحی
می پردازند یا ویژگی فردی آنها را بزرگ میکنند. برای مثال شخصیت سطحی ابی نزر اسکروج، در داستان سرودهای کریسمس نوشته چارلز دیکنز را میتوان در چند کلمه خلاصه و جمع وجور :کرد خسیس و بیزار از بشریت ولی این فقط په چرند نگو یش هست که از بس تکرار میکند؛ به آسانی شخصیتش به ذهن سپرده میشود و هیچوقت از یاد آدم نمیرود.
نویسنده باید بکوشد تا با تمام توان به پرداخت کامل و دقیق هر شخصیت در داستان بپردازد؛ زیرا از این طریق است که خوانندگان نقش شخصیتها را در داستان واقعاً باور میکنند.
بیشتر داستانهای کوتاه جا برای یک یا دو شخصیت اصلی بیشتر ندارند منظور از شخصیت اصلی، شخصیتی است که در داستان خوب گسترش یافته، گاهی تحول میپذیرد و نیز دقیقتر توصیف میشود. شخصیت های دیگر که فرعی،اند ناگزیر باید سطحی باقی بمانند. البته اگر هدف عمده داستان چیزی غیر از نمایش شخصیت باشد هیچ کدام از شخصیتها به طور کامل گسترش نمی یابند.
بد نیست بدانیم که نویسندگان داستانهای بازاری، داستان خود را با شخصیتهایی گسترش میدهند که اصلاً به نقشهایی که در داستان به عهده گرفته اند
نمی خورند.
بعضی از نویسندگان رفتار و انگیزه های شخصیت اصلی را آن قدر مبهم پرداخت میکنند که هنگامی که این شخصیت دست به عمل غیرعادی ای میزند یا تغییری در رفتارش مشاهده میشود، نه تنها ما را جذب نکرده باور نمیکنیم بلکه ککمان هم نمی گزد. من باب مثال اگر دزدی ناگهان اصلاح شده، مرد درست کاری از آب دربیاید ما باور نمیکنیم. چون باید خیلی چیزها دربارهٔ دزد بدانیم تا این تغییر ناگهانی
او برایمان جا بیفتد و آن را باور کنیم
البته لازم به گفتن نیست که نویسنده میتواند برای راحتی خودش شخصیتهایش را مبهم پرداخت کند و امیدوار هم باشد که این ضعف از چشم خوانندگان عادی اش دور خواهد ماند؛ ولی خوانندگان نکته سنج و ریزبین هیچگاه به راحتی از آن نخواهند گذشت.
📚تاملی دیگر در باب داستان
✍لارنس پرین
#شخصیتپردازی
@shahrzade_dastan
دوستان شما میتوانید مطالب آموزشی مورد نظر خود را با #هشتک دنبال کنید.
#شخصیت
#تعلیق
#گره
#بحران
#نقطه_اوج
#زاویه_دید
#زاویه_دید_بیرونی_سوم_شخص
#معرفی_کتاب
#مزایای_نقل_قول_با_شخصیت_کماهمیت
#کانون_روایت
#زاویه_دید_درونی
#زاویه_دید_بیرونی
#شخصیتپردازی
#مراحل_خلق_داستان
#داستان_کوتاه
#داستانک
#طرح_داستان
#انواع_شخصیت
#شخصیت_محوری
#شخصیت_اصلی
#شخصیت_فرعی
#تیپ
#تفاوت_شخصیت_و_تیپ
#شخصیتهای_نوعی
#زاویه_دید_دوم_شخص
#زاویه_دید_نمایشی
#تعلیق
#شگفتی
#طرح_داستان
#تکگویی
#تکگویی_درونی
#سیال_ذهن
و ....
@shahrzade_dastan
☘☘☘دوستان آموزشهای مورد نیاز و مورد علاقه خود را از کانال با هشتک دنبال کنید.
#استعاره
#سوژه
#ایده
#تعلیق
#کشمکش
#توصیف
#شخصیتپردازی و....
@shahrzade_dastan