eitaa logo
شهرزاد داستان‌📚📚
2.1هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
94 ویدیو
410 فایل
پاتوق دوستداران داستان نویسی استفاده از مطالب با حفظ لینک کانال آزاد است. مدیر کانال: فرانک انصاری متولد ۱۴۰۱/۷/۱۱🎊🎊🎉🎉 برای ارتباط با من @Faran239 لینک ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17323748323533
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🍀تک‌گویی نمایشی تک‌گویی نمایشی، یکی از شیوه‌های نقل داستان کوتاه و رمان است. در شعر نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد و در نمایشنامه به تک‌گویی معروف است. در تک‌گویی نمایشی، شخصیت داستان مثل این است که با صدای بلند برای مخاطبی که خواننده او را نمی‌شناسد، حرف می‌زند و برای حرف زدن خود دلیلی دارد و راوی مانند بازیگری روی صحنه تئاتر، تماشاچی را مخاطب قرار می‌دهد. از طریق حرف‌های اوست که خواننده به وضعیت و موقعیت او و آنچه بر او گذشته، آگاهی می‌یابد و تا حدودی به هویت مخاطب او نیز پی می‌برد. وجود همین مخاطب، باعث تمایز، تک‌گویی نمایشی از تک‌گویی درونی می‌شود. 📚عرق ریزان روح ✍جمال میرصادقی @shahrzade_dastan
زاویه دید تک گویی قسمت اول 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 گروه پنجم رمان‌هایی است که به شیوه تک‌گویی در زاویه دید اول شخص روایت می‌شود. تک گویی صحبت یک نفری است که ممکن است مخاطب داشته باشد یا نداشته باشد. این مخاطب ممکن است خواننده باشد. یعنی نویسنده خواننده را به طور مستقیم مورد خطاب قرار می‌دهد و از حادثه یا وضعیت و موقعیتی با او حرف می‌زند. تک گویی ممکن است پاره‌ای از داستان یا نمایشنامه باشد یا به طور مستقل همه داستان یا نمایشنامه را به خود اختصاص بدهد. مثل رمان بادها خبر از تغییر فصل می‌دهند. نوشته جمال میرصادقی که در آن سراسر داستان به شیوه تک گویی نقل شده است. در بعضی از نمایش‌های نمایشنامه‌های مدرن فقط یک شخصیت حرف می‌زند. مثل آخرین نوار کراب اثر ساموئل بکت نمایشنامه نویس و رمان نویس ایرلند نمونه‌ای از تک گویی مطلق در رمان ناطور دشت نوشته سلینجر: اگر واقعا می‌خواهید در این مورد چیزی بشنوید لابد اولین چیزی که می‌خواهید بدانید این است که من کجا به دنیا آمده‌ام و بچگی نکبت بارم چطور گذشت و پدر و مادرم پیش از من چه کار می‌کردند و از این مهملاتی که آدم را به یاد دیوید کاپرفید می‌اندازد. اما راستش را بخواهید من میل ندارم که وارد این موضوعات بشوم . چون که اولاً حوصله‌اش رو ندارم و در ثانی اگر کوچک‌ترین حرفی درباره زندگی خصوصی پدر مادرم بزنم هر دویشان چنان از کوره در می‌روند که نگو. در این مورد خیلی زود رنجند. مخصوصاً پدرم البته باید بگویم که آدم‌های خوبی هستند در این مورد حرفی نیست. اما در عین حال بی‌اندازه زودرنج و عصبی مزاجند. تک گویی انواع گوناگونی دارند که عبارتند از: الف _تکیه درونی ب_ نمایشی ج_ حدیث نفس یا خودگویی الف_تک گویی درونی یکی از شیوه‌های ارائه جریان سیال ذهن است. تک گویی درونی بیان اندیشه هنگام بروز آن در ذهن است . پیش از آنکه پرداخت شود و شکل بگیرد. در این شیوه روایت بر اساس مفاهیمی است که ایجاد تداعی معانی می‌کند. خواننده به طور غیر مستقیم در جریان افکار شخصیت داستان و واکنش‌های او نسبت به محیط اطرافش قرار می‌گیرد و سیر اندیشه‌های او را دنبال می‌کند. تک گویی درونی شبیه حرف زدن بچه‌های کوچک است وقتی با خودشان بازی می‌کنند و حرف می‌زنند و مخاطبی ندارند. به بیان دیگر هرگز انتظار ندارند که کسی با آنها توجه کند یا با آنها جواب بدهد یا صحبتشان را همراهی کند و نسبت به افکارشان که به زبان می‌آید و کارهایی که از آنها سر می‌زند از خود عکس العملی نشان بدهند. حرف زدن اشخاص پیر هم با خودشان چنین کیفیتی دارد. اندیشه‌هایشان به زبان جاری می‌شود. بی‌آنکه مخاطبی در برابر خود داشته باشد. اما در شیوه تک گویی درونی بر خلاف پیرها و بچه‌ها صحبت‌ها به زبان نمی‌آید. بلکه در ذهن شخصیت‌های شخصیت‌های داستان جاری است. ادامه دارد عناصر داستان جمال میرصادقی @shahrzade_dastan
تک گویی درونی قسمت دوم 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 جریان سیال ذهن به کل حوزه آگاهی و واکنش عاطفی روانی فرد گفته می‌شود که از پایین‌ترین سطح یعنی سطح پیش تکلمی آغاز می‌شود و به بالاترین سطح کاملاً مجزای تفکر منطقی است می‌انجامد. تک گویی درونی یکی از شیوه‌های ارائه آن است. اگر صحبت کننده به محیط دور حاضر خود واکنش نشان بدهد تک گویی درونی و داستانی را تعریف می‌کند که در همان موقع در اطراف او می‌گذرد. اگر افکار او بر محور خاطره‌هایی می‌گذرد تک گویی او بعضی از حوادث گذشته را که با زمان حال تداعی می‌شود مرور می‌کند. دست آخر اگر تک گویی او اساساً واکنشی است سیر اندیشه صحبت کننده، نه زمان حال را گزارش می‌کند و نه یادآور زمان گذشته داستان است. تک گویی درونی خود داستانی است با زمان نامشخص. رمان‌های یولیسیز و بیداری فینه‌گان اثر جیمز جویس و خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر و امواج و خانم دالوی اثر ویرجینیا ولف به این شیوه نگارش یافته است. رمان کوتاه شازده احتجاب هوشنگ گلشیری و سنگ صبور صادق چوبک نیز از این چه نوع شیوه‌ای بهره برده است. تک گویی درونی به طور گسترده‌ای در داستان کوتاه و به خصوص در رمان به کار گرفته شده است. به ویژه نویسندگان فرانسوی پیرو جریان رمان نو مثل ناتالی ساروت و کلود موریاک در رمان‌هایشان به طور کامل از این شیوه بهره گرفتند و در کتاب‌های نامه‌ها و مهمانی عصرانه از تک گویی درونی و تک گویی نمایشی به تناوب استفاده کردند. نمونه‌ای از رمان سنگ صبور: بلبل سرگشته منم، کوه و کمر گشته منم. بوای ظالم من رو کشته، زن بوای بدجنس گوشت من رو خورده. خواهر مهربون استخونام رو با هفت گلاب شسه و زیر درخت گل خاک کرده . منم شدم یه بلبل پریدم رو درخت. اما من خواهر ندارم، کاکا هم ندارم من تنهای تنهای تنها. چقدر ماهی تو حوضه. یک دو سه چخار پنج شش هفت هش نه ده یازده بیس سی و ده ، صدتان، هزارتان. دیبو از دهنش دود در میاد . مثل تنوره حموم. تنوره کشید رف هوا .من شیشه عمرش زدم زمین .یهو دود شد. گرومبی خورد زمین و دود شد. در این قطعه کاکل زری پسر کوچک و بی‌کس و یتیم با خودش حرف می‌زند و خواننده غیر مستقیم در جریان تک گویی کودکانه او که منعکس کننده دنیای پر از وحشت و تنهایی اوست قرار می‌گیرد و نسبت به بینوایی و رنجوری او متاثر می‌شود. تک گویی درونی غیر مستقیم گاهی تک گویی درونی غیر مستقیم است و در شیوه سوم شخص می‌آید و آن وقتی است که داستان از زاویه دید دانایی کل در مقام سوم شخص روایت می‌شود و نویسنده در طول داستان هرجا که نیاز باشد ظاهر می‌شود و صحنه پردازی می‌کند و ذهنیت خود را غیر مستقیم به شیوه سوم شخص ارائه می‌دهد. در نمونه‌های جهانی آن رمان خانم دالاوی ویرجینیا وایف است. چند خطی از آن را بخوانید: با پیتر همه چیز را بایست در میان می‌گذاشت. همه چیز باید وارسی می‌شد که قابل تحمل نبود و وقتی به صحنه آن روز کنار فواره باغ کوچک رسید بایست رابطه را قطع می‌کرد یا اینکه نابود می‌شدند . هر دوشان تباه می‌شدند. تردیدی نداشت. هرچند این اندوه این رنج را سال‌ها همچون تیری در قلبش با خود کشانده بود. 📚عناصر داستان ✍ جمال میرصادقی @shahrzade_dastan