🔸اسلام و آزادی در تفکر (۲) 🔻در حديث معروفى است‏ كه يك عرب بدوى آمد خدمت رسول خدا و عرض كرد: «يا رَسولَ اللَّه! هَلَكْتُ» تباه شدم. پيغمبر اكرم فورا مقصود او را درك كرد، 🔻فرمود: فهميدم چه مى ‏خواهى بگويى، لا بد مى ‏گويى شيطان آمد به تو گفت: مَنْ خَلَقَكَ؟ تو هم در جوابش گفتى كه مرا خدا آفريده است. شيطان گفت: مَنْ خَلَقَهُ؟ خدا را كى آفريده است؟ تو ديگر نتوانستى جواب بدهى. گفت: يا رسولَ اللَّه! همين است. 🔻پيغمبر فرمود: ذلِكَ مَحْضُ الْايمانِ‏. (عجبا!) فرمود: چرا تو فكر كردى كه هلاك شدى؟! اين عين ايمان است؛ يعنى همين تو را به ايمان واقعى مى ‏رساند، اين تازه اول مطلب است. چنين فكرى كه در روح تو پيدا شد، اين شك كه پيدا شد [بايد براى رفع آن تلاش كنى.] 🔻شك منزل بدى است ولى معبر خوب و لازمى است. زمانى بد است كه تو در همين منزل بمانى. شيطان به تو گفت: تو را چه كسى خلق كرده است؟ گفتى: خدا. گفت: خدا را چه كسى خلق كرده؟ گفتى: ديگر نمى ‏دانم، بعد هم سر جايت نشستى. اين، شك تنبلهاست، هلاكت است. 🔻اما تو كه چنين آدمى هستى كه وقتى چنين شك و وسوسه ‏اى در تو پيدا شد در خانه ننشستى، از مردم هم رودربايستى ‏نكردى و نگفتى كه اگر من به مردم بگويم چنين شكى كرده ‏ام مى ‏گويند پس تو ايمانت كامل نيست، معلوم مى ‏شود كه يك حس و طلبى در تو هست كه فورا آمدى نزد پيغمبرت سؤال كنى كه اگر من چنين شكى پيدا كردم چه كنم؟ آيا اين شك را با يك عمل رد كنم يا با يك فكر؟ ذلِكَ مَحْضُ الْايمانِ ‏ اين عين ايمان است؛ چرا از چنين چيزهايى مى ‏ترسى؟! 🔸اين است آزادى در تفكر ادامه دارد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آينده انقلاب اسلامى ايران)، ج‏24، ص: 393- 392 https://eitaa.com/shakhes1340