⭕️احیای فکر دینی (۲)
♦️رواج فکر انحرافی «مرجئی گری» در شیعیان!
🔻از جمله تعليمات رائج بین ما شیعیان این است که می گوئیم :
انتسابت را به على بن ابىطالب درست كن، «يا على» بگو، اسمت شيعه باشد و در ديوان عزاداران حسينى ثبت بشود،
همين كافى است.
جزو حزب باش.
🔻خيال كرديم- العَياذ باللَّه- حسين بن على عليه السلام يك آدم حزب باز است و مىگويد: هركس كه كارت عضويت در اينجا صادر كرد همان كافى است و مصونيت پيدا مىكند!
🔻اساساً فلسفه شهادت حسين بن على عليه السلام اين بود كه مى خواست اسلام را در مرحله عمل زنده كند:
اشْهَدُ انَّكَ قَدْ اقَمْتَ الصَّلوةَ وَ اتَيْتَ الزَّكوةَ وَ امَرْتَ بِالْمَعْروفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ جاهَدْتَ فِى اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ:
يعنى تو كشته شدى كه اسلام را در عمل زنده كنى.
ولى ما مى گوييم: نه، او كشته شد براى اينكه «عمل» را در اسلام بميراند، انتساب و وابستگى ظاهرى را درست كند!
🔻...به موسیقیدانی گفتند بین اندیشه شیعی (عدم انفکاک عمل از ايمان و اینکه سعادت انسان در گرو عملش است)
و اندیشه مرجئى («عمل» ارزشى ندارد، سعادت انسان در گرو ايمان و عقيده اوست)
عقيده تو چيست؟
🔻او قدرى فكر كرد و گفت:
اعْلاىَ شيعِىٌّ وَ اسْفَلى مُرْجِئىٌّ
یعنی از سر تا كمرم ، شيعه و از كمر به پايين «مرجئى» هستم.
مىخواست بگويد من فكرم «شيعى» است اما در عمل «مرجئى» هستم.
🔻ما امروز وقتى وارد دنياى شيعه مىشويم و به خودمان نگاه مىكنيم مى بينيم خودمان از سر تا قدم ، «مرجئی» هستيم.
دائماً دنبال بهانه هايى هستيم بلكه بهشت را با يك بهانه درست بكنيم.
مى گوييم بهشت را به «بها» نمىدهند، به «بهانه» مىدهند.
🔻على عليه السلام از بهشت به «بها» تعبير مىكند و مىگويد «ثمن»،
ثمن اعمال شما ؛
♦️واى به حال ملتى كه اين جور فكر كند و بگويد بهشت را به «بها» نمىدهند .(ادامه دارد)
▪️مجموعه آثاراستادشهيدمطهرى(احیای تفکر اسلامی- ج25 ص 436-439 - با تلخیص و ویرایش -
https://eitaa.com/shakhes1340