. من ولی حالم خوبه. گریه کردم. تا جون داشتم یا زهرا گفتم. به مردم آب دادم. با آقای آل‌هاشم حرف زدم و خودش دید که چقدر دلم آتیشه از داغش. سلام و طلب حلالیت همه رو به آقای رئیسی رسوندم. به آقای امیرعبدالهیان گفتم که خیلی خوش‌تیپ بود و ممنونم ازش که نگران غزه بود. به بقیه‌ی شهدا هم گفتم من و خیلی‌های دیگه که شما رو نمی‌شناختیم ولی ظاهرا اونی که اون بالاهاست شماها رو می‌شناخت. باز گریه کردم. دوبار رفتم جلوی آب‌پاش‌ها. یه کم روی زمین پخش شدم. یک تکه راه رو توی این فرعیها اشتباه رفتم و دوباره برگشتم قاطی جمعیت. باز گریه کردم. و احتمالا الان حالم خوبه😭 .