✍️ خلاصهای از تحولات ایران در سده اخیر (قسمت دوم: دهه ۴۰ و ۵۰)
🔻تا پیش از دو دهه ۳۰ و ۴۰ عامل اثرگذار اصلی در فرهنگ کشور روحانیت است اما به واسطه اقدامات رضاشاه و پهلوی این جمعیت بسیار تضعیف شده است، به ویژه که در این دو دهه با راهیابی رادیو و تلوزیون و ضبط صوت به میان مردم، فضایی برای ورود دیگر عوامل موثر فرهنگی بر توده مردم باز شده است.
رقابت این عامل تاثیر گذار و نو برای مردم با روحانیت در دهه ۵۰ با تقویت صنعت سینما و گسترش رادیو و تلوزیون افزایش بیشتری مییابد اما روحانیت، بعد از کمی آموخت که این ابزار میتواند عوض رقیب، یک فرصت برای او باشد و از آن به بعد رادیو و تلوزیون و ضبط صوت، به بستر رقابت روحانیت با مدرنیته تبدیل شدند.
🔻 در دهه ۴۰ و ۵۰ با وجود اینکه کشور در موقعیت یک جهش اقتصادی بر پایه کشاورزی است، به علت اصلاحات ارضی تحمیلی از سوی آمریکاییها، مسیر اقتصاد و توسعه جمعیتی کشور با تحول جدی مواجه میشود.
نظام خان و رعیت به شدت تضعیف شد روستاییها صاحب قطعات کوچک زمین شدند اما کشاورزی در زمینهای کوچک بدون امکانات و لزوم پرداخت قسطهای سنگین، در کنار جاذبههای شهری و مدرنیته، روستاییها را به فروش زمینها و مهاجرت به شهرها و نه شهرها بلکه حاشیه شهرها! و کارگری در کارخانهها و صنایع نوپا واداشت.
جمعیتهای سرمایهدار شهر و بچهخانهای تحصیل کرده زمینهای جدید را میخریدند اما بدون تجربه و نیروی کار کافی.
🔻جمعیت عشایر هم سرنوشتی بهتر از روستاییها نداشت و مسیر رو به افول آنها همچنان ادامه یافت و بدین ترتیب کشوری که مازاد تولید کشاورزی و دام به ویژه با موقعیت جهش اقتصادی بر پایه کشاورزی و دامداری را داشت، خیلی زود به کشوری وارد کننده دام و محصولات کشاورزی تبدیل شد چراکه قرار بود صنعتی شود!
🔻 در دهه ۵۰ جهان با چند شوک در قیمت نفت و به دنبالش کشور نیز با چند شوک در زمینه تورم و افزایش فاصله طبقاتی روبرو شد و در انتهای این دهه تحولی شگرفت به نام انقلاب اسلامی رقم خورد.
انقلابی که حاصل نارضایتیهای انباشته شده از دههها ظلم و ناکارآمدی خان و پهلوی و استعمار بر این مردم و فعالیت فرهنگی روحانیت در بسط قدرت تاثیرگذاری خود و دعوت امام خمینی به قیام لِله برای تشکیل یک کشور مستقل بر پایه اراده خود مردم و راهبری عادلانه اسلام، بود.
ادامه دارد...
👈به شرح حال بپیوندید.
@sharhe_hal