✍️ خلاصهای از تحولات ایران در سده اخیر (قسمت چهارم: دهه ۸۰)
🔻اصلاحات که ظاهرا حرف نویی در سیاست داشت، در سیاست خارجی همان مسیر تنشزدایی سردار سازندگی را ادامه داد. البته در اقتصاد بهتر عملکرد و شاخصهای اقتصادیاش خیلی بهتر از دولت هاشمی با تورمهای بیسابقه و افزایش فاصله طبقاتی و نابرابریها بود.
🔻دولت اصلاحات اقتصاد را بر اساس شاخصها خوب مدیریت کرد اما همواره با چالش عدالت و فساد مسئولان مواجه بود و رهبری هم سعی در اصلاح این نقص دولت داشتند.
در نتیجه عملکرد ضعیف دولت اصلاحات در بحث توسعه عدالت محور و مبارزه با فساد و ایضا مطالبه رهبری، یک جریان کوچک از حزبالهیها رسالتش شد نقد فسادهای نیروهای جریان اصلاحات. یکی از رسانههای قوی این جریان نصیری در کیهان بود و دیگری جریان عدالتخواه دانشجویی.
🔻 دولت اصلاحات که معتقد بود، اصلاحات اقتصادی بدون اصلاحات فرهنگی ممکن نیست میدان را برای جولان دلبستههای غرب و ارزشهایش باز گذاشته بود و این رفتارش نیز همواره مانند خاری در چشمان جماعت حزباللهی پایکار نظام بود.
🔻در اواسط زیست دولت اصلاحات هم خداوند به دست نامبارک منافقین یک باب جدید برای انقلاب گشود، که پرونده مذاکرات انتقادی سابق را همه بست و همه مذاکراتها و تحریمها در پروندهای جدید به نام هستهای متمرکز شدند! اما در این میان امتیازدهیهای مکرر جریان اصلاحات در پروندههای هستهای و خوف آنها از آمریکایی که حالا دو کشور همسایه ما را اشغال کرده بود، موجبات زنده شدن و تقویت حس مبارزه طلبی درجماعت حزب الهی و سازش پذیری بیشتر در جماعت اصلاحطلب را فراهم کرد.
🔻 نتیجه نقدهای فکری یک طیف از جریان حزبالله و نقدهای ضد فساد اقتصادی طیف دیگر و فریادهای دلسوختههای ارزشهای اسلامی در گام اول خود را در انتخابات مجلس هفتم و شورای شهر و سپس زاییده شدن شهرداری ساده زیست برای تهران خود را نشان داد.
🔻صدا و سیما هم برای شهردار ساده زیست تهران کم نگذاشت و به واسطه رفتارهای ساده زیست او و عملکرد خوبش در دوران شهرداری در گام دوم جماعت حزبالهی موفق شد بار دیگر طیف خاکستری جامعه را با خود همراه کند و در یک انتخابات رقابتی که به دور دوم کشیده شد بالاخره شهردار ساده زیست، بر سردار سازندگی که دوباره با چهرهای جذابتر وارد میدان شده بود، پیروز شد.
🔻چهار سال اول دولت ارزشی احمدینژاد مایه افتخار و تجربهای شیرین برای حزبالهیها بود. اقدامات زیادی در جهت کاهش فاصله طبقاتی و بسط عدالت و تغییر ریلگذاریهای سابق رخ داد. ارزشیها با افتخار سر خود را بلند نگه میداشتند و احمدی نژاد هم هر روز یک افق تازه در صحنههای مختلف سیاست خارجی و داخلی را میگشود.
🔻 اما این وسط جریانهایی که خود را صاحبان کشور میدانستند و هنوز در بهت پیروز شدن احمدینژاد بر سردار سازندگی مانده بودند، دیدند اگر دور دومی احمدی نژاد رای بیاورد دیگر برای همیشه باید با ریلگذاریها و کوپههای خانوادگی لوکس قطار انقلابشان خداحافظی کنند! این شد که در ۸۸ همه احزابشان به میدان آمدند تا احمدی نژاد را متوقف کنند.
اما باز او پیروز میدان شد و حالا باید میزدند زیر میز!
یا قطار انقلاب آن مسیری که آنها میخواستند میرفت یا قطار و ریل و همه را به آتش میکشیدند و کشیدند! حتی درخواست تحریم انقلاب را کردند! و حالا احمدینژاد بعد از دسته و پنجه نرم کردن با تحریمهای سابق باید در میدانی جدید با مادر تحریمها روبرو میشد!
👈
به شرح حال بپیوندید.
@sharhe_hal