نگاه کن به خیابان...عروسکی افتاد... اگر غلط نکنم باز کودکی افتاد.... نگاه کن‌‌..نه..عروسک نبود!..کودک بود که در ادامه ی فریادِ کوچکی افتاد...! حیاطِ خانه ی سرزنده ای به غصه نشست! شکست پنجره ها! نبضِ قلکی افتاد... جهان چه کرد؟ جهان لال،کور،کر،ترسو صدای گریه که برخاست،موشکی افتاد! نهال ها همه بیتاب و باغبان در خواب! کلیدِ باغ به دست مترسکی افتاد...! سکوت بود که نزدیکِ دوربین می شد به قلبِ هرچه رسانه چه برفکی افتاد... هزار و یک خبرِخوش هزار و یک کودک... چه میوه ها نرسیده یکی یکی افتاد... .🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7