شعر چون با تو تغزّل می کند بیت بیتش را توسّل می کند آن زمان که می دهد بوی ظهور هر دلی را تا خدا پل می کند با ظهورت خار هم گل می دهد با ظهورت ذوق هم گل می کند دیدنت، صحرای دل را غرق در سوسن و سیمین و سنبل می کند زاغ را هم نغمه های وصل تو نغمه خوان مانند بلبل می کند قلب من اصلاً به امّید ظهور درد غیبت را تحمّل می کند عمر کوتاه است و دل بهر وصال بر خدای تو توکل می کند ای خدا شد مصلح دنیا ظهور نیست ما را حاجتی الّا ظهور با تو دیگر فتنه و آشوب نیست سیره و آیینمان معیوب نیست شیعیان هستند در عهدت عزیز کافر و مشرک دگر محبوب نیست حاکمانت عادلند و بی ریا ظالمی در دولتت منصوب نیست نیست در عهد تو هرگز معترض اعتراضی هم شود سرکوب نیست با ظهور تو دگر با اشک  ِغم صورت هر منتظر مرطوب نیست یک خبر از حال خود ده یوسفا ! طاقتی بر دیده ی یعقوب نیست ای امام ما بیا غیبت بس است بی تو اصلاً حال شیعه خوب نیست یک نویدی ده به ما که در ظهور اسم مان در غائبین مکتوب نیست ای خدا بنما نصیب ما ظهور نیست ما را حاجتی الّا ظهور با تو این دنیا گلستان می شود وقت نابودی شیطان می شود با قدومت سبز می گردد زمین هرکجا چون باغ رضوان می شود نیست دیگر احتیاجی بر طبیب با فرج، هر درد درمان می شود بال عرفان می دهی بر شیعیان تا خدا پرواز آسان می شود اهل بخشش می شود هر شیعه ای بس که روزی ها فراوان می شود محو گردد دولت عباسیان خانه ی تزویر ویران می شود دشمنان را می کنی یک یک عذاب مادرت در عرش خندان می شود کاش بنویسد خدا، این نوکرت در رهت یک روز، قربان می شود ای خدا، مهدی امام شیعه است تا به کی در کوه ساکن می شود؟ او چرا عمری طرید و خائف است؛ از نگاه شیعه پنهان می شود؟ ای خدا کی شهریار شهر ما راحت از دشت و بیابان می شود؟ از کرم یارب بده ما را ظهور نیست ما را حاجتی الّا ظهور ادامه دارد.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7