برگشتنی حاج علی برای بازشدن بختش شیرینی پخش میکرد، یه ماشین پر دختر بود گفتم بفرمایید، گفت حاج آقا شوهرم میده؟ گفتم ببین اینجا یکی هست فقط خودش و شناسنامشه گاز دادن رفتن، مردم پر توقع شدن ، اجداد ما همون شناسنامه رو هم نداشتند😃 .