واحد و زنجیرزنی جاده و اسب مهیاست ، بیا تا برویم کربلا منتظر ماست بیا تا برویم ایستاده ست به تفسیر قیامت زینب آن سوی واقعه پیداست بیا تا برویم خاک ، درخون خدا می شکفد می بالد آسمان ، غرق تماشاست بیا تا برویم تیغ ، در معرکه می افتد و بر می خیزد رقص شمشیر چه زیباست ، بیا تا برویم . از سراشیبی تردید اگر برگردیم عرش ، زیر قدم ماست بیا تا برویم دست عباس ، به خونخواهی آب آمده است آتش معرکه برپاست بیا تا برویم زره از موج بپوشیم و ردا از طوفان راه ما ، از دل دریاست بیا تا برویم کاش ، ای کاش ! که دنیای عطش می فهمید آب ، مهریه ی زهراست بیا تا برویم چیزی از راه نمانده ست چرا برگردیم آخر راه ، همین جاست بیا تا برویم فرصتی باشد اگر ، باز در این آمد و رفت تا همین امشب و فرداست بیا تا برویم ✍️ابوالقاسم حسین جانی گوشواره:یاحسین واویلا