eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
7.8هزار دنبال‌کننده
649 عکس
158 ویدیو
96 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️سروده سید حمیدرضا برقعی در دفاع از وحید شمسایی و حجت الاسلام حامد کاشانی سید حمیدرضا برقعی با یک دوبیت، حمایت خود را از حرکت نمادین در مسابقات عربستان و حضور روشنگرانه حجت الاسلام در مناظره دیروز را اعلام کرد: 👇👇👇👇 زبان به کام نمی گیرم، در این زمانه‌ی طوفانی برادرا شده تکلیفم، به جای شعر رجزخوانی که شیعه غیرت و احساس است، نماد حرکت شمسایی که شیعه منطق و برهان است، دلیل حامد کاشانی ✍سیدحمیدرضابرقعی
حضرت زهرا سلام الله علیها هان ای قلم! رخصت بگیر از او بگویم این شعر را با نیت بانو بگویم ای طبع! با این بیت ها خود را رفو کن از آیه ی تطهیر می گویی وضو کن با شوق می خواهم که شعری تر بگویم چون کودکان از حضرت مادر بگویم از فاطمه گفتن همان خیرالعمل بود میلاد او امروز نه، روز ازل بود نور است او، در لا زمان و لا مکان است هرجا که می بینیم هست و بی نشان است بی فاطمه جبریل هم نازل نمی شد قرآن بدون کوثرش کامل نمی شد سر در نیاوردیم هرگز از مقامش می ایستاد احمد برای احترامش انسیه الحوراء، مثالش برگ گل بود دستش کتاب بوسه ی ختم الرسل بود آری پیمبر عشق زهرا مذهبش بود هر بار دید او را فداها بر لبش بود جان پیمبر، جان مولا بود زهرا تفسیر پیوند دو دریا بود زهرا تعریف ما از عشق در یک جمله این است زهرا فقط کفو امیرالمومنین است با بودن زهرا، علی غم داشت؟ هرگز! جز حضرت صدیقه محرم داشت؟ هرگز! تلفیق عقلانیت و احساس زهراست خیرالنسا تنها نه، خیر الناس زهراست در خانه ای کوچک هزاران راز دیدیم از وصله های چادرش اعجاز دیدیدم اذن شفاعت روز محشر در کف اوست تقدیر عالم لا به لای مصحف اوست خیر کثیرش می رسد از آیه هایش غرق دعایش خانه ی همسایه هایش ما که فقیریم و یتیمیم و اسیریم باید فقط از دست او روزی بگیریم باید برای بردن نامش وضو داشت دیده است نابینا حجابی را که او داشت با این همه، وقتش که شد آمد به میدان جان علی با جان خود آمد به میدان دست منافق را به دست خویش رو کرد با خطبه اش تزویر را بی آبرو کرد تاریخ را خواندی بگو با سست عهدان اتمام حجت کرد او با سست عهدان هر شب به همراه علی تنهای تنها می رفت او تا خانه ی پیمان شکن ها هر شب ولی خود را نشان دادند مردم در پاسخ او سر تکان دادند مردم در آتش عشق به مولا سوخت زهرا درس ولایت را به ما آموخت زهرا یک زن بزرگِ جمله مردان زمین است دنیا تماشا کن حقوق زن همین است زن را چنین چشم و چراغ خانه گفتند در شان او " المراه ریحانه " گفتند عفت پر پرواز او باشد، قفس نیست زن گوهر عشق است، ابزار هوس نیست زن نیست آنکه فطرتش تاراج رفته زن کیست؟ مرد از دامنش معراج رفته جز راه دین رفتن برایش بی نتیجه است دنبال الگویید آیا؟ زن خدیجه است آنکه خدا یک روز دنیا را به او داد دنیاش را بخشید، زهرا را به او داد آسیه هم زن بود اما با جهادش در کاخ فرعون ماند پای اعتقادش زن را ز مردان هم فراتر می شناسند عیسی بن مریم را به مادر می شناسند ایثار و جانبازی در ایمان سمیه است عمار سازی کار دامان سمیه است زن جلوه اش در بطن عاشوراست آری نور حسین از زینب کبراست آری او که جهان شد زیر و رو با انقلابش محدود بوده زینب آیا با حجابش؟ با صد بزک، ویرانه آبادی نباشد پشت ولنگاری که آزادی نباشد زینب به جای مردها هم امتحان داد آزاد بودن در اسیری را نشان داد حالا کمی در بیت های آخرینم باید بگویم از زنان سرزمینم نام آور گمنام، نور در حجابند در اصل آن ها صاحبان انقلابند آن ها که فردای قیامت رو سپیدند جمعند گرد فاطمه، مادر شهیدند آن مادران که تا همیشه سرفرازند با خون فرزندانشان تاریخ سازند پهلوی زهرا، آخرین سوگندشان شد قربانی فرزند او، فرزندشان شد دنیا نمانده بی ولی الله مردم فرزند زهرا می رسد از راه مردم تقویم ما عطری دگر دارد بهارش زهراست بیش از هر کسی چشم انتظارش از غربتش یک روز بیرون خواهد آمد با لشکری از فاطمیون خواهد آمد ✍محمدرسولی
مرثیه اصابت تیر به چشم مقدس حضرت ابالفضل(ع) مرحوم سید محمد ابراهیم قزوینی متوفای سال1360 هجری در صحن مطهر حضرت عباس (ع) امام جماعت بود و مرحوم آقا شیخ محمد علی خراسانی متوفای سال 1383 هجری که واعظی بی نظیر بود، بعد از نماز ایشان به منبر می رفت. یک شب مرحوم واعظ خراسانی مصیبت حضرت ابالفضل(ع) را خوانده و از اصابت تیر به چشم مبارک آن حضرت یاد کرده بود، مرحوم قزوینی که سخت متاثر شده و گریه کرده بود به ایشان گفته بود چنین مصیبت های سخت را که سند خیلی قوی هم ندارند را چرا می خوانی؟ مرحوم قزوینی شب در عالم رویا به محضر مقدس حضرت ابالفضل(ع) مشرف شده و آقا حضرت ابالفضل (ع) خطب به ایشان فرموده بود، سید ابراهیم! آیا تو در کربلا بودی که بدانی روز عاشورا با من چه کردند؟ پس از آنکه دو دستم از بدن جدا گردید دشمن مرا تیر باران کرد در این زمان تیری به چشمم رسید هرچه سرم را تکان دادم تیر بیرون بیاید، بیرون نیامد و عمامه از سرم افتاد، زانو ها را بالا آوردم  خم شدم که به وسیله دو زانو تیر را از چشم بیرون بکشم ، ولی دشمن با عمود آهنین به سرم زد. منبع:چهره درخشان قمربنی هاشم(ع)ج1ص235
شیخ کاظم سبتی و مصیبت حضرت عباس(ع) صاحب کتاب مقتل الحسین(ع) می نویسد: دانشمند بزرگ شیخ کاظم سبتی برای من نقل کرد که: یکی از علمای برجسته و مورد اطمینان نزد من آمد و گفت: من رسول و فرستاده حضرت قمربنی هاشم(ع) هستم و افزود: من آن حضرت را در خواب دیدم، به من فرمود: چرا شیخ کاظم سبتی مصیبت مرا نمی خواند؟ عرض کردم: من همواره می شنوم که شیخ کاظم، مصیبت شما را می خواند. فرمود: به شیخ کاظم بگو این مصیبت را بخوان و بگو هرگاه سوار کاری از پشت اسب بر زمین سقوط کند و دست هایش قطع شده باشد، چگونه و با چه سختی به زمین برخورد خواهد کرد. منبع:مقتل الحسین(ع)مقرم،ص 326
تیری که استخوان اباالفضل را شکست آن تیر را به حنجره ی این پسر زدند https://eitaa.com/sher_sabk_maddahi
ای بهترین بهانه برای گریستن وی داغ جاودانه برای گریستن با نام داغدار تو ای لاله بهشت زیباست هر ترانه برای گریستن نام تو در گشایش دل‌های داغدار رمزی است عاشقانه برای گریستن در راه بازگشت به خود، عشق کاشته است داغ تو را نشانه برای گریستن بیدار کرد داغت و وجدان خفته را با موج تازیانه برای گریستن در راه کربلای تو، هر لاله می‌دهد ما ره به کف بهانه برای گریستن شش سوی لاله می‌دمد، ای چشم باز کن راهی از این میانه برای گریستن لبریز شو ز چشم من ای هرچه اشک من تنگ است چشم خانه برای گریستن آماده شو«فرید» به فتوای باز گشت در خلوت شبانه برای گریستن ✍قادرطهماسبی
10.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه‌ خوانی آيت الله العظمی جوادی آملی: «ام البنين هيچ راهی نداشت، در قبرستان بقيع چهار تا قبر مصنوعی ساخت. زن های مدينه را جمع ميکرد، گفت: زن های مدينه، ام البنين يعنی مادر پسران. ديگر مرا ام البنين نگوييد. ام البنين يعنی چه؟ يعنی مادر پسران... «كانت بنون لی أدعى بهم ٭٭٭ و اليوم أصبحت و لا من بنين‌» يک روز من چهار پسر داشتم به من ميگفتيد ام البنين اما الآن چرا ميگوييد ام البنين؟ به من گفتند عباس تو مشک را به دندان گرفت. من از اسرار کربلا بيخبر هستم، مگر مشک را به دندان ميگيرند؟ دستان پسرم چه شد که مشک را به دندان گرفت؟ ای زن های مدينه من از راز کربلا بيخبرم خودم نبودم، اما گفتند عباس تو مشکی به دندان گرفت...»
قصیدۀ ولادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) صبح طلوع زهرۀ زهرا رسيده است پايان ظلمت شب يلدا رسيده است اي روزگار، دورۀ هجران تمام شد يعني براتِ وصل به امضا رسيده است بگشاي چشم شوق به سوي فرشتگان اي باغِ گل، زمان تماشا رسيده است عطرِ گل محمدي از مكّه مي‌وزد فصل گل و تبسم گل ها رسيده است تا آن كه غرق نور شود آسمان وحي ماهي به نام ام ابيها رسيده است آمد ندا: «فَصَلِّ لِرَبِّك» حبيب ما محبوب ما حبيبۀ دلها رسيده است بر دفتر تبسّم كوثر نوشته اند آئينۀ تجسّم طاها رسيده است قفلِ حديثِ قدسيِ لولاك باز شد امشب كليدِ حلِ معما رسيده است امشب سروشِ غيب به گوش خديجه گفت: مام دو مريم و دو مسيحا رسيده است مرضيه‌اي كه سورۀ انسان مديح اوست انسيه‌اي به جلوۀ حورا رسيده است هركس رسيده است به هر رتبه و مقام از پرتوِ ولايت زهرا رسيده است يعني كه آدم صفيَ الله از اين طريق كم كم به علمِ «عَلَّمَ الاسمَاء» رسيده است از چشمۀ كرامت زهراي اطهرست فيضي اگر به مريم و حَوّا رسيده است تا بنگرد كليم، تجلاي طور را اشراقِ او به سينۀ سينا رسيده است از پرتوِ عفافِ همين بضعةالنّبي است نوري كه از ثَري به ثُريّا رسيده است تا زیر چتر عصمت او یک دعا کند جبريل با هزار تمنّا رسيده است در سايۀ بهشتِ نبوّت خداي را روحِ بهارِ وحي، به زهرا رسيده است زهرا كه هر شب از دلِ محراب تا سحر نورش به عرشِ «رَبّيَ الأعلي» رسيده است زهرا كه سر به سجدۀ شكر خدا گذاشت آوازه‌اش به مسجد الأقصي رسيده است زهرا كه چون به خطبه صدايش بلند شد پژواك او به عالم بالا رسيده است زهرا كه «اِنَّ اَكرَمَكُم» ترجمان اوست در بندگي به قلّۀ تقوا رسيده است زهرا كه در مقامِ رضا مجتباي او تا بي‌كرانِ صبر و مدارا رسيده است زهرا که در مقام شهادت حسین او از كربلا به «لَيلَةُالأسري» رسيده است زهرا كه در جبينِ درخشان زينبش ايمان به رتبه های تجلا رسيده است زهرا كه روزِ واقعه هجده بهار داشت داغش به قلب لالۀ صحرا رسيده است ما مثل قطره دست به دامان كوثريم درياست قطره‌اي كه به دريا رسيده است امروز اگر به فاطمه دل بسته‌ای بدان انگیزۀ شفاعت فردا رسیده است تنها نه مهر فاطمه آرام جان ماست عشقِ علي به دادِ دلِ ما رسيده است اي دل نظر به پنجره‌هاي بقيع كن پايان كارِ عشق به اين جا رسيده است در اين خجسته عيد، «شفق» لاله رنگ شد نام مدينه برد و دلش باز تنگ شد ✍️محمدجواد غفور زاده(شفق)
🌺ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)🌺 آسمان، کوثر به دنیا آمده کوثر بخوان ... با سرودِ وحی ،مدحِ دُختِ پیغمبر بخوان مدحِ آن مَمدوحه ی محبوبه یِ داور بخوان با زبان خویشتن، نه، با دَمِ حیدر بخوان با زبان حیدر از صدیقه ی اطهر بخوان هر چه زیبا خوانده ای امروز زیباتر بخوان ماهِ عصمت اخترِ برج هُدی را مدح کن روحِ احمد لیلةُ القدرِ خدا را مدح کن جان عالَم ، یک جهان جان را گرفته در بغل ... دست دل بگشوده ،قرآن را گرفته در بغل مَطلع ُالانوارِ ایمان را گرفته در بغل ... گوهرِ دریای غفران را گرفته در بغل هستیِ دادار منَّان را گرفته در بغل ... هر چه گویی ، بهتر از آن را گرفته در بغل ای پیمبر ، ای پیمبر عصمتِ کُبراست این بوسه زن بر آفتابِ طَلعتش، زهراست این این زِ پا تا سر تجلاّی جمال داور است این نه یک دختر تمام هستی پیغمبر است این به احمد کوثر است و دختر است و مادر است بلکه مامِ یازده عیسای عیسی پرور است چارده معصوم را شخصیّت او محور است جز محمّد (ص) از تمام انبیا بالاتر است ذات حق، با آیه ی قرآن ثناها گویدش اوّلین شخصیّت عالَم فداها گویدش مَخزن اسرار حق گوهر ندارد مثل او ذات ربُّ العالمین مَظهر ندارد مثل او مُصحفِ ختمِ رُسل کوثر ندارد مثل او نخلِ سر سبزِ نبوّت بَر، ندارد مثل او شخصِ ختمُ الانبیا دختر ندارد مثل او شیرِ حق، دست خدا یاور ندارد مثل او هر چه گفتم ، هر چه گویم در ثنای او، کم است مدح ناموس خدا فوق بیانِ عالَم است آفرینش باغ توحید و بهارش فاطمه است دین و قرآن تا قیامت اعتبارش فاطمه است مصطفی، فخر نبوّت افتخارش فاطمه است مرتضی، دست خدا و دستیارش فاطمه است دستیارش نه، همه دار وندارش فاطمه است ای خوشا آن کس که روز حشر یارش فاطمه است در ثنای او همان اقرار عجز ما ، بس است گفتن اوصاف این دختر نه کار هر کس است فاطمه یعنی بهشت رحمةٌ للعالمین فاطمه یعنی تمام هستی هست آفرین فاطمه یعنی حجاب و عصمت و تقوا و دین فاطمه یعنی چراغ آسمانها در زمین فاطمه یعنی یداللّهی دگر ، در آستین فاطمه یعنی علی یعنی همان حبلُ المتین فاطمه یعنی جمال بی مثال کبریا فاطمه یعنی کتابُ الله کلّ انبیا فاطمه در فُلک هستی ناخدایی می کند فاطمه در روز محشر کبریایی می کند فاطمه از شیر حق مشکل گشایی می کند فاطمه در چشم حیدر خودنمایی می کند فاطمه در بندگی کار خدایی می کند فاطمه بر شیعیان لطف نهایی می کند فاطمه یعنی چراغ محفل افلاکیان فاطمه یعنی ز رأفت همنشین با خاکیان کیست زهرا ؟یک بهارستان به گلزار وجود کیست زهرا؟ کعبۀ جان قبله ی اهل سجود کیست زهرا ؟راز دار عالم غیب و شهود کیست زهرا ؟برترین محبوبۀ حیّ ودود کیست زهرا ؟ باب رحمت دست احسان، بحر جود کیست زهرا؟ خیمۀ سبز ولایت را عمود کیست زهرا ؟آفتابی کبریایی طلعت است کیست زهرا ؟ چارده معصوم در یک صورت است ✍غلامرضاسازگار .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
علیهاالسلام 🔹گل یاس🔹 خورشید! بتاب و برکاتی بفرست ای ابر! ببار آب حیاتی بفرست ای باغ! گل یاس اگر می‌خواهی بر حضرت زهرا صلواتی بفرست 📝
سلام الله علیها در محفلِ عاشقان بخوان مهدی را تبریک بگو از دل و جان مهدی را در سجده پس از ولادتش دخت نبی می گفت که یارب برسان مهدی را ..... امشب که نبی خنده به لب ها دارد دامان خدیجه عطر زهرا دارد می بوید و می بوسدش و از همه بیش بوسیدن دست او تماشا دارد ..... جبریل به عرش، نقش کوثر زده است طوبی گل تسبیح به پیکر زده است از خانه ی کوچک محمد امشب خورشید زمین و آسمان سر زده است ..... امشب که خدیجه روی خندان دارد از عالم قدس، چهار مهمان دارد زهراست به دامنش وَ یا در دل شب خورشید درون خانه پنهان دارد ..... امشب همه آیات جلی سجده کنند بر درگه لطف ازلی سجده کنند از بعد ولادتش به شکرانه ی دوست زهرا و محمد و علی سجده کنند ..... هر دل پیِ دل سِتان خود می گردد هر كس پیِ هم زبان خود مي گردد روزی كه كند پدر فرار از پسرش زهرا پیِ دوستان خود می گردد ..... ای آنکه خدایت ز هواداران است نازل به جهانْ فیض تو چون باران است یا فاطمه مِهر تو بوَد روح نماز مهر تو شفاعت گنهکاران است ..... ای روی تو جلوه گاه سرمد زهرا وی سینه ی تو بهشت احمد زهرا عید تو بوَد، ببخش عیدی ما را زان دست که بوسیده محمد، زهرا ✍️سیدرضامؤید