واحد و زنجیرزنی دوازده بند محتشم کاشانی بند اول: باز این چه شورش است که در خلق عالمست *** باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین *** بى نفخ صور، خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از کجا که کرد *** کار جهان و خلق جهان جمله درهم است گویا طلوع مى کند از مغرب آفتاب *** کاشوب در تمامى ذرّات عالم است گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست *** این رستخیز عام که نامش محرّم است در بارگاه قدس که جاى ملال نیست *** سرهاى قدسیان همه بر زانوى غم است جنّ و ملک بر آدمیان نوحه مى کنند *** گویا عزاى اشرف اولاد آدم است خورشید آسمان و زمین نور مشرقَیْن *** پرورده در کنار رسول خدا حسین گوشواره: یامظلوم...