امیر قافله عشق تخت و تاج نداشت
خیال داشتن تخت و برج عاج نداشت
نخواست گَرد زمین روی دامنش باشد
که مالکیت باغ خدا خراج نداشت
سکوت کرد که فریادهای پنهانش
میان حنجرهی چاه هم علاج نداشت
بهای قصر بهشت است ذکر او هر چند
میان کوفهدلان سکهاش رواج نداشت
به زیر سایهی نخلش رطب چه شیرین است
که برکت شجرش را درخت کاج نداشت
پل قیامتشان بود در سقیفه شکست
علی به بیعت نااهل احتیاج نداشت
✍️نغمۀ مستشارنظامی