زمزمه🏴
حضرت عبدالله بن حسن(علیهماسلام)
دلم زغصه بی شکیب است
عمه ببین عمو غریب است
درد دلم را او طبیب است
عمه ببین عمو غریب است
رَوَم که قربانش شوم محافظ جانش شوم
فلک در این صحرای محشر داغش به قلب من نهاده
با جسم پر زخم و جراحت به خاک قتلگه فتاده
جانم حسین حسین جان
**
آخر گرفتار سبو شد
رفت و فدایی عمو شد
با قاتل او روبرو شد
رفت و فدایی عمو شد
همچون یل ام البنین شد بین خون قطع الیمین
در قتلگه غوغا به پا شد چون دست عبدالله جدا شد
در بین آغوش عمویش ابن الحسن جانش فدا شد
جانم حسین حسین جان
✍️#امیر_عباسی
#شعر_و__سبک_مداحی
#شب_پنجم_محرم
#آموزش_مداحی
#شعر_مداحی
#حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیهماسلام