ورود به کربلا اینجا روان اشک خلایق از دو عین است اینجا مزار یوسف زهرا حسین است اینجا شرف بر جنت موعود دارد اینجا ملک روی غبار آلود دارد اینجا فضا بوی خدا همراه دارد اینجا صفا از خون ثارالله دارد اینجا به روی آل طاها آب بستند پیشانی فرزند زهرا را شکستند اینجا به خون فرزند زهرا دست و پا زد در زیر تیغ شمر مادر را صدا زد اینجا کلام الله را در خون کشیدند اینجا حسین ابن علی را سر بریدن اینجا زغصه جان عالم بر لب آید اینجا صدای مرکب بی صاحب آید اینجا زغم رنگ از رخ زینب پریده بگذاشت لب را به رگهای بریده اینجا ولایت گلشنش آتش گرفته اینجا یتیمی دامنش آتش گرفته اینجا خزان گردیده گلهای مدینه نیلی ز سیلی شد گل روی سکینه اینجا یتیمان سیلی از بیداد خورند از ترس، زیر خارها لب تشنه مردند اینجا زدند آل علی را ظالمانه اینجا ز دشمن خورده زینب تازیانه اینجا سر فرزند زهرا بر سِنان بود دستش جدا از تیغ ظلم ساربان بود --- اینجا زمینش لاله های یاس دارد یک باغ گل از پیکر عباس دارد اینجا شرر بر قلب خیر الناس افتاد اینجا دو دست از پیکر عباس افتاد اینجا روان خون دل از چشم رباب است در گریۀ اصغر صدای آب آب است اینجا گلوی خشک اصغر را دریدند صید حرم را تشنه لب در خون کشیدن --- اینجا علی اکبر ز صدر زین فتاده اینجا پدر بر صورتش صورت نهاده ✍️حاج غلام رضا سازگار نخل 3 ص 231 ----