🗓روز بزرگداشت شیخ صدوق/۲
💠رهبرانقلاب
‼️یک حدیث را یک موقع بنده در خصال صدوق، سالها پیش دیدم -در زندان که بودم، اتفاقاً خصال را چون دوست میداشتم، گفتم که کتاب خصال را برای من بیاورید. به نظرم سال ۱۳۴۶ بود- رسیدم به یک حدیث. توی زندان، انسان، اعصابش هم یک قدری آرام نیست. به قدری اوقاتم تلخ شد از این حدیث، که گفتم: «این چه حدیثی است که شیخ صدوق نقل کرده است!». اندکی نگذشت که ناگهان نکته آن سخن برایم روشن شد. دیدم عجب بیان والایی است. میگوید: «کان علی الحسن و الحسین تعویذان، حشوهما زغب جناح جبرائیل»؛ حسن و حسین، دو تا تعویذه داشتند که در داخل اینها نرمههای پرِ جبرئیل بود. خب، یک وقت آدم این را با همین نگاه عامیانه نگاه میکند، اینجور تصور میشود که جبرئیل که میآمده خانه پیامبر و میرفته، پر میزده مثل مرغهای هوا و پرهایش میریخته است. حضرت هم برای این که اینها اسراف نشود، جمع کردند و دو تا بازوبند درست کردند. آدم، اول به ذهنش این میآید. حالا شما این حدیث را بگذارید در مقابل یک آدمی که اهل ذوق است. شما خودتان مگر نمیگویید انسان با دو بال پرواز میکند؟ خب، کو دو بال؟ در حرفهای معمولی مگر دربارهی یک شخص نمیگویید دست خدا در آستین اوست؟ کو دست خدا در آستین او؟ میخواهد بگوید حسن و حسین، بازوبندشان از نوع پر جبرئیل است. اینها کسانی هستند که با پر جبرئیل در عوالم لایتناهی عالم غیب، همانجور که جبرئیل سیر میکند، سیر میکنند. معنای این سخن، چیزی نیست که اگر انسان بخواهد آن را درست بفهمد، خیلی احتیاج به مؤونه داشته باشد. ۷۹/۷/۱۹
@Jahade_tabeini
http://eitaa.com/shobeiri