🌹 سال ۶۴ در هورالعظیم جانباز شد.
خودش تعریف میکرد که روی یک پل با چند نفر دیگر، سنگر داشتند. بعد از دوازده روز که روی آب بودهاند، به سمت مقر راه میافتند.
دو قایق خودی به هم برخورد میکنند و حاجآقا که جلوی یکی از قایقها بوده از ناحیهی سر آسیب میبیند و پرت میشود توی آب.
بعد قایق از روی او رد میشود و کمرش میشکند.
شهید میرحسینی و چند نفر دیگر فکر میکنند حاجآقا شهید شده و جنازهاش را از آب بیرون میکشند.
به خشکی که میرسند، او را روی برانکارد میگذارند تا به سردخانه ببرند.
حاجآقا میشنیده که میگویند «تمام کرده!»،
ولی نمیتوانسته حرف بزند.
با دست اشاره میکند که زنده است.
سه ماه تمام کمرش توی گچ بود و یک ماه استراحت مطلق داشت.
#شهید_حسین_پورجعفری