🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#خاطرات_جبهه
#نویسنده_حبیب_صفری
#حلاوت_ایثار
#قسمت_سیزدهم
پشت خاکریز بودیم یکی از فرماندهان تیپ امام سجاد (ع) گفت فرمانده یکی از گردانهای تیپ امام حسین (ع) اصفهان شهید شده جنازه او بین خط آتش نیروهای خودی و نیروهای عراقی روی زمین افتاده است ، دو سه نفر از شما که آمادگی دارند بروند و جنازه او را به پشت خط منتقل نمایند. من به اتفاق دو برادر رزمنده بلند شدیم و اعلام آمادگی کردیم و پس از گرفتن آدرس دقیق به طرف محل مورد نظر حرکت کردیم . از آنجایی که مسیر کاملاً در دید و تیررس دشمن بود با زحمت فراوان خود را به نزدیکیهای جنازه رساندیم. چند ترکش خمپاره به بدنه ماشین اصابت کرد ولی به ما آسیبی نرسید خودرو را در بین تپه ماهورها پارک کردیم و بارانکارد را برداشتیم و به سمت جنازه به راه افتادیم. دشمن ما را میدید و مرتب با آتش خمپاره و تیر مستقیم هدف قرار میداد. چند متر زیگزاگ می دویدیم و روی زمین میخوابیدیم مجدداً همین حرکت را تکرار
میکردیم تا به محل حادثه رسیدیم. بر اثر اصابت مستقیم گلوله آرپی جی بدن شهید کاملاً متلاشی شده بود . ابتدا دوپای او را که از پایین تنه از بدن جدا شده بود برداشتیم ، با سینه خیز دنبال بقیه اعضا گشتیم، سرش را که حدود بیست متر پرت شده بود پیدا کردیم رداشتیم و به جستجو ادامه دادیم ، سپس یک دست و مقداری تکه پر گوشت را چند متر آن طرف تر یافتیم اعضای جمع آوری شده را روی
بارانکارد گذاشتیم - صورت شهید کاملاً سالم و بسیار نورانی بود بارانکارد را برداشته و به طرف ماشین حرکت کردیم . حدود دویست متر با ماشین فاصله داشتیم، به صورت زیگزاگ چند متر میدویدیم و بعد روی زمین میخوابیدیم مقداری هم بارانکارد را روی زمین میکشیدیم ، ناگهان گلوله دشمن مستقیماً به پای یکی از دوستان رزمنده که همراه ما بود اصابت کرد و روی زمین افتاد. کارمان سخت تر شد، زیر آتش دشمن گرفتار شدیم. دو نفر سالم مانده ،بودیم امکان اینکه یک بار دوست مجروح را به ماشین برسانیم و برگردیم دوباره جنازه را از میدان خارج کنیم میسر نبود چرا که در این صورت ما دو نفر هم یا مجروح و یا کشته میشدیم و در زیر آتش ماندیم. با همین وضعیت که روی زمین خوابیده بودیم چفیه ای را از دور گردن باز کرده و محکم محل اصابت گلوله را ..بستیم چاره ای جز اینکه در یک مرحله هم مجروح و هم جنازه شهید را به ماشین برسانیم نداشتیم. با مشقت فراوان یک نفرمان با سینه خیز جنازه را روی زمین میکشید و یک نفر هم دوست مجروح را با
دشمن می
سینه خیز حمل میکرد.
#ادامه_دارد...
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*