#یک_نکته_ازین_معنی
#جهاد_تبیین
#شعر_تبیینی(٣)
#نه_به_ولنگاری
راز عاشق
دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت
تا چو خورشید نبینند به هر بام و درت
...بارها گفتهام این روی، به هر کس منمای!
تا تأمل نکند دیدهی هر بیبصَرت
بازگویم نه که این صورت و معنی که تو راست
نتواند که ببیند مگر اهل نظرت
...آن چنان سخت نیاید سرِ من گر برود
نازنینا که پریشانیِ مویی ز سرت
غم آن نیست که بر خاک نشیند سعدی
زحمت خویش نمیخواهد بر رهگذرت...
مستوری و پنهانبودن محبوب، از آیینها و سنن «اسلامی- ایرانی» و نیز خواستهی عاشق غیور است.
یکی از دغدغههای «سعدی »در این غزل، این است که با زبان نرم
(بیت نخست)،
همچنین طرح استدلالهای منطقی
(بیت دوم تا چهارم)
و حتی دلیلتراشی شاعرانه
(بیت آخر)
معشوق را قانع کند تا با مستوری و درپرده نشینی،
نعمت جمال را با زیور کمال پیوند دهد.