که از دور نمایان گردید دل من در سفر عشق پریشان گردید غرق نور و صلوات است جهان رو در رو بس که صاحب جبروت است رضایم در رو ما که سر را به هوای سر کویت دادیم روز اول که دلِ دیده به سویت دادیم ما که سر منزل عشقت به رضایت بینیم در ره دوست ، به مشهد به کفایت بینیم راز دل را به کسی غیر رضا نسپردم که رضای دلمان ، غیر شفا نسپردم تو طبیبِ دل بیمارِ منی ، هستی بخش به شفاخانه هشتم که رِسَم همچون رخش جمله شادان و پریشان و سبک مستانیم گِردِ شمعِ حرمِ امنِ رضا گردانیم چشم در چشم کبوتر ، به تماشا بنشست آن که در دیده ی دل به سراپا بنشست سایه ی عشق رضا روی سر اهل ولا مایه ی حب علی ، پنجره فولاد رضا ماه عشق و مه دلدادگی و قرآن است ، روز بارندگی احسان است لطف ایزد برسد بر همه ی خلقِ خدا یارب این نور حرمِ امنِ رضا شاعر:مریم درگاهی پور علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini