سنوار، آیندهپرداز مقاومت
✍حمیدرضا شببویی
از امام صادق علیه السلام نقل شده است:
ما ضَعفَ بدنٌ عما قويتْ عليه النيةُ، همت و اندازه انسانها را متعلقات عزم و اراده شان مشخص میکند. اگر یحیی سنوارها بزرگ میشوند و رصد مرگشان هم اهمیت پیدامیکند برای متعلق اراده آنهاست. متعلق اراده انسانها تعیین میکند که چه سطح و چه عمقی از لایه های انسان و اجتماع را به خود متوجه خواهد کرد.
شیعه و اسلام از آن منظر مورد توجه تاریخ قرار گرفته که از ابتدا اراده کرده تا بشر را نجات دهد و شعار خود را «سفینة النجاة» قرار داد.
این متعلق اراده انسان 1000 ساله اخیر باعث شده تا هرکسی وارد جوهره تاریخی او میشود، دیگر دست خودش نباشد و نتواند طبیعی زندگی کند یا طبیعی بمیرد.
از این رو برای چنین امت بلند همتی، مرگ هایی که توانایی جا به جا کردن و به هم زدن نظم عصری دارد چیز شگرفی نبوده و نیست. مرگشان بیش از زندهبودنشان در دنیا، حیات بخش است.
انسان پساعاشورا، همین که در ذیل علم «هیهات منا الذلّة» آمد و سینه زد، نمیشود از او توقع داشت به این عالم دنیا فقط متعلق باشد؛ او دیگر در تردد بین عوالم خواهد بود و هیچ چیزی توانایی محدود کردنش ندارد.
سنوارها در طول تاریخ تا زندهاند رنج و عذاب کوتهقامتان هستند و بزرگیشان آنها را رنج میدهد و با کشته شدنشان هم برعکس آنچه که کوتهنظران می اندیشند به بیحدی و بیحصری میرسند و اینجا آغاز قصهای جدید و عصری تازه است، چرا که فراتر از گشادهدستی، اسطوره نیز میگردند و روایتها برای تکثیرشان منتشر میشود.
«طوفانالاقصی» نقطه عطف تاریخ است، با بازشدن دریچه تکثیر انسان هایی که متعلق ارادهشان ارض و سماء نیست بلکه نجات همه بشر است.
طرف درست تاریخ امروز، سفینهای قرارگرفته که اگر عزم بر نجات داشته باشید و نجاتدادن،
#رویای هرروز شما شده باشد، سوار بر آن خواهید شد و الا در طرف دیگرش قرار گرفته، آنجا که جمع قلیلی دور هماند و ناله میکنند تا برایشان جلیقه نجات فرستاده شود یا شاید تقلا میکنند که از غرق شدن در امان باشند.
رویای نجات، امروز رویای همه کودکانی است که از امروز اسطورهشان، یحیی سنوار، حسن نصرالله و قاسم سلیمانی هاست.
این روزها باید برای تکمیل رویایشان کمک کنیم. یکی از اولویت های این جهاد پیچیده، ساخت همین رویا برای کسانی است که اسطوره هایشان را دارند تند تند انتخاب میکنند و دیوار اتاقشان پر شده از عکسهایی که همین یکسال اخیر به دستشان رسیده است. چه دیوار سنگین و بلندی جلوی چشمشان است؛ طوبی لهم.
کمک کنیم برای روایت فردای بدون اسرائیلی که حالا سنوارها برایش از امروز می جنگند و مدد میدهند. این فردا خیلی فردای درخشانی است که اینگونه چنین انسان هایی اسطوره ای، برایش بیشترین خطرها را به جان خریدند و هیچ آسایش و آرامشی را به خاطر رویای آن فردا نخواستند و هیچ اماننامه ای نپذیرفتند.
این روزها باید ترسیم کنیم که دنیای بیاسرائیل چهگونه است، چهگونه شهرها و مُدهایی دارد، این جامعهی شهری در جغرافیایی زندگی میکند، چگونه با همسایههایش در تعامل است، چه میخورد، چه میپوشد، چه سوار میشود، تفریحش چیست، چه میخواند و چه می نویسد و چه بسا به تعبیر امروزیها مسئله اش چیست؟
امروز باید خیلی زود به مدد رویاپردازانی آمد که بیشترین قرابت ذهنی را به ذهن سنوار دارند و میتوانند بگویند او برای چه آینده ای می جنگید. نباید از «تئوریپردازان جنگ» ترسید بلکه اگر جنگ امروز، جنگ حق و باطل است، احتمال این میرود که بهشت دنیایی خیلی زود به دستمان برسد، گرد همین افراد باید جمع شد و از رویای سنوار سوال کرد.
جریان مقاومت امروز پا را از گذشته و حال فراتر گذاشته و خیلی سریع میخواهد مارا به آینده برساند، آنها که اهل تاملاند خوب میدانند که بیشترین منفعت در آینده از آن کسانی است که خودشان در طراحی اش سهیم اند.
ما امروز خیلی بیش از گذشته، نیازمند تئوریپردازان و بلکه «آیندهپردازان مقاومت» هستیم.
@social_theory