💢 مرد واقعی 🔰 شاگردان دور ابوسعیدابوالخیر جمع شده بودند، یکی از بین جمع گفت: فلانی روی آب راه میره. 🔹شیخ لبخندی زد و گفت: وزغ هم روی آب راه میره. 🔸یکی دیگر از شاگردان گفت: یکی در شهر ما هست، در هوا پرواز می‌کنه. 🔹استاد دوباره لبخند زد و گفت: مگس هم در هوا پرواز میکنه. 🔸نفر بعدی از بین جمع بلند شد و گفت: کسی را میشناسم تو یک لحظه از شهری به شهر دیگه میره. 🔹استاد سر رو بلند کرد و گفت: شیطان هم تو یه لحظه از مشرق به مغرب میره. ❇️ ابوسعید دستی به ریش خود کشید و گفت: راه رفتن روی آب و پرواز در هوا و رفتن از شهری به شهر دیگه، کار خاص و با ارزشی نیست، مهم اینه که بین مردم زندگی کنی و باهاشون داد و ستد کنی، ولی یه لحظه از یاد خدا غافل نشی. ┅┅┅┅؛═✧❁••🔻••❁✧═؛┅┅┅┅ 💠 مؤسسه و مرکز تخصصی حوزوی جبل الصبر ┅┅┅┅؛═✧❁••🔹••❁✧═؛┅┅┅┅ سایت | آپارات | ایتا | سروش | ویراستی