✔️ [ادامه...]
🔸از افراد علمی نیز میتوان به نظریات داروین در کتاب خاستگاه انسان اشاره کرد که از انسان سفیدپوستِ اروپایی به عنوان گونهٔ تکاملیافتهترسخن میراند و دیگر امتها را در ردههای میانی نیاهای حیوانی و انسان قرار میدهد؛ چراکه تکامل آنان هنوز کامل نشده است. او در فصل ششم کتاب خود مینویسد: «بدون تردید، در آیندهای نزدیک نژادهای متمدن انسانی نژادهای وحشی سراسر جهان را نابود خواهند کرد و جایگزین آنها خواهند شد.»
🔹نکته قابل توجه آن است که نظریه پردازیهای افراد سیاسی معمولا با اهداف سیاسی آنها در ارتباط است، و همگان میدانند سیاست را کمتر قید و بندی است. اما سوال بر نظریه پردازیهای افراد علمی است و دغدغه مهمتر از آن قبول این نظریات توسط افراد عادی جامعه است.
🔸بسیار واضح است که نظریه تکامل داروین مانند بسیاری از نظریه های علمی، یک نظریه محتمل و غیر اثبات شده است که مورد نقدهای فراوان در مجامع علمی قرار گرفته است. اما آنچه عجیب است پذیرش بیشتر این نظریه در بین افکار عمومی مردم نسبت به مجامع علمی است. نظریه ای که بعضا پیامدهای خطرناک اجتماعی مانند نژادپرستی را با خود به همراه داشته است.
🔹نژادپرستی که توسط برخی از انسانهای مدرن علم زده به عنوان یک اصل علمی پذیرفته شده است. در این مورد در 30 ژانویه 2009 روزنامه ایندیپندنت مقاله ای در مورد میراث خطرناک نظریه داروین ارایه داد. در قسمتی از مقاله آمده است: «هنگامی که چارلز داروین در 200 سال پیش وارد جهان شد ، یک سؤال واضح و ساده وجود داشت. همه مردان، مرد و برادر بودند، زیرا همه از تبار آدم بودند. اما وقتی زمان بزرگسالی داروین فرا رسید، عقاید پیرامون او دوچندان شد، زیرا وی توانست بشریت را در 15 گونه جداگانه با منشأ جداگانه قرار دهد»
💢آری انسان مدرن امروزی بیشتر علم زده است تا علمی و لذا نظریات محتمل و غیرقطعی علمی را بعضا به عنوان حقیقت هایی ناب مورد استفاده قرار میدهد. هرچند علم بشر بسیار کاربردی است و در بسیاری مواقع نیز به کمک نسل انسانها آمده است، اما باید خارج از جو زدگیهای علمی، و با دیدن محاسن و معایب یافته های علمی یا شبه علمی به سراغ قضاوت در مورد پدیده ها، خصوصا امور دینی، اجتماعی و ... با خط کش علم رفت.
⚜️
@Taammolat74
⚜️
@DiNneVeSht