🔰مشکل چیست؟ مساله کدام است؟
🔸ما در بسیاری مواقع کلماتی مثل «مساله»، «مشکل» و «موضوع» را در یک معنا به کار میبریم. اما هر کدام از آنها، تعریف مشخص و مجزایی دارند. مشکل به معنی دردسر و چالش با امر پروبلماتیک و مساله متفاوت است.
🔹مشکل عبارت است از موقعیت عینی و انضمامی که در زندگی فردی و جمعی یا نظام حکمرانی با آن روبهرو هستیم. مسالهشناسی نیز ناظر به مشکلات است اما خود مشکل نیست. میشل مهیر عقیده دارد که نباید مساله را به مشکل یا مانع تقلیل داد و توضیح میدهد که هر چیزی که کنش ما را بطلبد، مساله است.
🔸وقتی درگفتمان عمومی جامعه یا میان اندیشمندان و سیاستمداران، دیدگاههای متفاوت و گاه متضادی برای توضیح و تبیین مشکلات پیدا میشود یعنی مساله ظاهر شده است. این بحثها و گفتوگوها امور را از بدیهی بودن، طبیعی بودن و ناخودآگاهی بیرون میآورد و همین موقعیت مسالهمند پدیدههاست.
🔹پرسش زمانی مساله است که از درون چشمانداز انتقادی معینی به دست آید. این فرآیند باعث میشود مسائل مجددا توسط اندیشمندان صورتبندی مفهومی و نظری پیدا کند و وارد علوم انسانی و اجتماعی شود. مثلا مشکلات و چالشهای مدیریت شهری در حوزه معماری و طراحی شهری، عینی و انضمامی است و مساله محسوب نمیشود. رواج طلاق در چند دهه اخیر نیز یک مشکل است.
💢اما توضیح چیستی این مشکل، نسبتاش با موقعیت تاریخی ما و رویکردهایی که نسبت به آن وجود دارد، یک تلاش مسالهشناسانه است. مسالهشناس تلاش میکند با فهم تاریخی و فرهنگی، افق تازهای برای توضیح مشکلات فراهم کند.
🔹 دلوز معتقد است که مسائل انسانی هرگز راهحل نهایی نخواهند داشت و هر راهحلی زمینه ظهورتازه و متفاوت مسائل قبلی را فراهم میکند. ما فقط میتوانیم همیشه پاسخگو باشیم و از طریق مسالهشناسی راهی برای فهمیدن موقعیت مساله تاریخ اکنون خودمان پیدا کنیم.
🔸او تفاوت راهحل و پاسخ را در 3 مرحله تشریح میکند: اول اینکه پاسخ امری است موقتی و نه نهایی. مسالهها هرگز حل نمیشوند و ممکن است در هر مقطع زمانی پاسخ متفاوتی داشته باشند. دوم اینکه راهحل برای مسائلی است که قبلا مطرح شدهاند اما مسالهشناسی معطوف به فهم مسالهها و شرایطی است که آنها را خلق کردهاند. سوم اینکه گرچه مسالهشناسی پاسخ محور راهحل یک مساله نیست اما به مساله صدایی میدهد تا ماهیت و وجودش شناخته و شنیده شود و عمق و اهمیت آن معلوم شود.
📚 مسئلهشناسی فرهنگی، نعمت الله فاضلی
⚜️
@Taammolat74