✔️ [ادامه...]
💠 بخش دوم
🔸نظام سرمایهداری خود به خود به وجود آمد و کسی آن را طراحی نکرد در باب سوسیالیسم چه باید گفت؟ آیا سوسیالیسم را که طرحی متفاوت با نظام مستقر سرمایه داری در اروپا بود و صورتهای کم و بیش متفاوت آن در آثار و طرحهای صاحبنظران پدیدار شد نمیتوان نوعی مهندسی اجتماعی دانست؟
🔹در مقابل لیبرالها که هرگز با دخالت در بازار و مخصوصاً با مهندسی اجتماعی موافق نبودهاند کمونیستها و سوسیالیستها و سوسیال دموکراتها بر آن بودند که با انقلاب و مهندسی اجتماعی نظام مورد نظر خود را برقرار کنند و در نتیجه باعث حوادث زشت و زیبایی شدند در پایان قرن نوزدهم مارکسیسم و سوسیالیسم برنامه انقلاب بود ولی توجه باید کرد که هیچیک از انقلاب هایی که در روسیه و چین و کوبا صورت گرفت به جایی نرسید نظامهای سوسیال دموکراسی هم با برنامهریزی به وجود آمد.
🔸اگر مراد از مهندسی اجتماعی تدوین و اجرای برنامههای اقتصادی – اجتماعی باشد انکارش وجهی ندارد بخصوص که در زمان کنونی تدوین برنامه پیشرفت اقتصادی- اجتماعی در سیاست امر عادی و گاهی ضروری شده است. در جهان جدید هر کشوری باید برنامه آموزش و پرورش داشته باشد و مدیریت سازمانهایش را با شرایط وفق دهد و مخصوصا از سیاست اقتصادی اجتماعی و فرهنگی معین پیروی کند و مگر میشود برنامه آموزشی را بیتوجه به شرایط کشور و امکانهای آن تغییر داد و اصلاح کرد.
🔹ولی اگر تدوین و اجرای برنامه توسعه موکول به درک وضع کلی کشور و امکانهای تغییر است. برنامه ریزان نیز ناچار باید طرح کلی تحول را در نظر داشته باشند و آن را در شرایط و اوضاع خاص تعدیل و اصلاح کنند و در جهان توسعه نیافته شاید بدون داشتن برنامه جامع توسعه کاری از پیش نرود. پس دوباره بپرسیم که آیا با قبول این معنی نمیتوان گفت تاریخ با مهندسی اجتماعی ساخته میشود؟
🔗 برای مطالعه قسمت نخست،
اینجا کلیک کنید.
⚜️
@Taammloat74