تأملات اجتماعی
📌 تهران در این روزها بمناسبتی، رفت و آمد بیشتری در مرکز تهران و مکانهایی مانند مترو و بیمارستان و
1⃣حجاب ▪️این یادداشت صرفا در پی «توصیف» پدیده ی بی حجابی به عنوان یک کنش خلاف قانون و عرف مستقر در ایران است. «تبیین» و «تجویز» درباره ی آن را به یادداشتی دیگر واگذار می کنم. 🔹 وضعیت حجاب در مناطق جنوب و مرکز شهر با شمال شهر هم از جهت کمیت و هم کیفیت متفاوت است. در مجموع به نظر نمی رسد که بیش از ۱۰-۱۵ درصد جامعه درگیر این این مسئله باشند و حتی با نگاه چشمی و غیر دقیق به نظر می رسد نسبت به سال گذشته کاهش یافته است. (البته این مسئله ممکن است بدلیل برودت هوا یا علل متعدد دیگری باشد و الزاما به معنای بازگشت بی حجاب ها نیست) در جنوب و مرکز غیر از آنکه بی حجابی شیوع کمتری دارد، از لحاظ کیفیت نیز به نظر می رسد از پشتوانه ی اعتقادی کمتری برخوردار است. غالب بی حجاب ها از جوانان و نوجوانان هستند و در میان افراد مسن و میانسال به طرز آشکاری کمتر است. 🔹بر خلاف آنچه تبلیغ می شود، بی حجابی ارتباط مستقیمی با وضعیت اقتصادی ندارد، بلکه بیشتر تحت تأثیر فضای عمومی و خصوصا رسانه هاست. فلذا اگر فضای عمومی برگردد یا رسانه ها به سمت دیگری بروند، فضا کاملا تغییر پذیر است. 🔹 در حالیکه عملا مانعی برای کشف حجاب وجود ندارد و کسی تذکر نمی دهد، بی حجابی در فضاهای اداری و رسمی دولتی نسبت به فضاهای مشابه خصوصی بسیار متفاوت است. و این نشان دهنده ی نقش حاکمیت در فرهنگ و رفتارهاست. 🔹برخی از مدل های بی‌حجابی کاملا معنادار است. برخی از بی حجاب ها عملا با استایل مردانه در خیابانها تردد می کنند. این ممکن است ناشی از نوعی بحران هویت جنسی هم نشأت بگیرد. اگر اینگونه باشد، شناخت و تحلیل جدی لازم دارد. مسئله ی بحران هویت جنسی از مسائلی است که ما کمتر بدان پرداخته ایم و در عوض غربی ها آن را بر اساس مبانی خود جهت داده و این طبقه ی جامعه ی ما را هم درون برنامه ی خود تعریف کرده اند. متقابلا مبتلایان هم آن را پذیرفته اند. 🔹به نظر نمی رسد که وضعیت بی حجابی بی این صورت بتواند مدت زیادی دوام بیاورد، با اینحال علی رغم خشم و ناراحتی بی وصف متدینین، به نظر می رسد که نوعی همسازی و حتی همدلی عمومی بین محجبه ها و بی حجاب ها بوجود آمده است و متدینین خواه ناخواه «دارند کنار می آیند.» 🔹امر بمعروف و نهی از منکر اگرچه یکی از فروغ و واجبات دینی است، اما به جهت عدم ارائه ی ساز و کار اجرایی مشخص، عملا معطل مانده است. به نظر می رسد که این فریضه باید با نگاه جامعه شناختی و روانشناختی مجددا باز تعریف و بر اساس آن راهکار عملی طراحی شود. تقریبا برای همگان روشن شده است که امربمعروف و نهی از منکر بدون اقناع فکری و بدون حمایت اجتماعی، بیفایده و عملا موجب تقویت جبهه ی مقابل خواهد گردید. 🔹- به نظر می رسد پدیده ی بی حجابی در شرایط کنونی را باید بیشتر در قالب آشفتگی اجتماعی پدیدآمده پس از حوادث ۰۱ تحلیل کرد. بی حجابی ها غالبا از پشتوانه های فکری و اعتقادی خالی است، و بیشتر بحران هویتی و اجتماعی است که آن را پیش می‌برد. شاهد آنکه به موازات شیوع بی حجابی وضعیت رانندگی و رعایت حقوق عمومی نیز به شدت متغیر شده و این بیشتر نشان دهنده ی نوعی آشفتگی روانی و اجتماعی است. @taamollat