"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكاءَ الْجِنَّ وَ خَلَقَهُمْ وَ خَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَ بَناتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‌ عَمَّا يَصِفُونَ «100» و آنان براى خدا شريكانى از جنّ قرار دادند، در حالى كه آنان را نيز خدا آفريده است و از روى نادانى براى خداوند، پسران و دخترانى ساخته و پرداختند. خداوند برتر و منزّه است از آنچه آنان درباره‌ى او وصف مى‌كنند. نکته ها «خلق»، ايجاد چيزى از روى حساب است و «خرق»، پاره‌كردن چيزى بى‌رويّه و بى‌حساب. «خَرَقُوا» يعنى بدون دقّت و مطالعه مطلبى را اظهار كردن، يا بدون حساب ساختن و بى دليل ادّعا كردن است. «1» به گفته‌ى قرآن، مسيحيان، حضرت عيسى را و يهوديان حضرت عُزَير را پسر خدا مى‌دانستند. «2» جمعى هم ملائكه را فرزندان خدا مى‌پنداشتند. زردشتيان، اهريمن را كه از جنّ بود رقيب خدا قرار داده و همه‌ى بدى‌ها را به او منسوب مى‌كردند، برخى عرب‌ها هم ميان خدا و جنّ، نسبتى فاميلى معتقد بودند. «جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً» «3» اين آيه همه آن گمان‌ها را باطل شمرده و مى‌فرمايد: خداوند از همه‌ى اين اوصاف، منزّه و برتر است. پیام ها 1- جهل، ريشه‌ى خرافه گرايى است. خَرَقُوا ... بِغَيْرِ عِلْمٍ‌ (عقائد انسان نسبت به خداوند بايد بر اساس علم باشد.) 2- چگونه مخلوق، شريك خالق مى‌شود؟ شُرَكاءَ ... وَ خَلَقَهُمْ‌ 3- ازدواج و فرزند آورى، تأمين يك كمبود و نقص است و خداوند از اين عيب‌ها، منزّه است. «سُبْحانَهُ» «1». تفسير نمونه. «2». توبه، 30. «3». صافّات، 158. تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 521" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا