"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى‌ إِلَيْكَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّما أَنْتَ نَذِيرٌ وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَكِيلٌ «12» پس شايد تو (به خاطر عدم پذيرش مردم، ابلاغِ) بعض از آنچه را كه به تو وحى مى‌شود واگذارى و (شايد) سينه‌ات به خاطر آن (حرفها) كه مى‌گويند: چرا گنجى بر او نازل نشده، يا فرشته‌اى با او نيامده، تنگ شده باشد. (مبادا چنين باشد، كه) تو فقط هشدار دهنده‌اى و خداوند بر هر چيزى ناظر و نگهبان است. نکته ها گاهى كفّار از پيامبر مى‌خواستند كوه‌هاى مكّه را با معجزه به طلا تبديل كند و يا فرشته‌اى براى تأييد او نازل شود، از سوى ديگر بعضى به خاطر بغض و كينه حاضر نبودند كه‌ جلد 4 - صفحه 30 پيامبر صلى الله عليه و آله آنچه را مربوط به حضرت على عليه السلام است، بيان كند و اگر هم بيان مى‌فرمود، نمى‌پذيرفتند. لذا پيامبر صلى الله عليه و آله سينه‌اش تنگ و ناراحت مى‌شد و در نتيجه پيام آيات را به تأخير مى‌انداخت و اين با عصمت پيامبر صلى الله عليه و آله منافاتى ندارد. زيرا گاهى ابلاغ پيام الهى فورى نيست و پيامبر صلى الله عليه و آله هم روى ملاحظاتى كه آن هم شخصى نيست، (بلكه بر اساس مصلحت است،) ابلاغ آيات را به تأخير مى‌انداخت. امّا با نزول اين آيه، آن ملاحظات هم كنار گذاشته مى‌شود و با قاطعيّت، پيام آيه ابلاغ مى‌گردد. ممكن است ترك بيان وحى تنها نسبت به برخى افراد لجوج بوده كه پيامبر صلى الله عليه و آله از هدايت آنان مأيوس بوده است، لكن خداوند مى‌فرمايد: گرچه ايشان ايمان نخواهند آورد، امّا تو وظيفه‌ى خودت را ترك نكن. شايد معناى آيه اين باشد كه كفّار افرادى بى‌تفاوت و بهانه‌گير هستند كه گويا تو وحى ما را بر آنان نخوانده‌اى، و شايد مراد اين باشد كه انديشه‌ى تأخير و ترك ابلاغ برخى از آيات قرآن، مايه‌ى دلتنگى تو است. پیام ها 1- مبلّغ بايد در ابلاغ كلام خدا قاطع باشد و ملاحظه‌ى حرف‌ها و بهانه‌هاى مردم را نكند. فَلَعَلَّكَ تارِكٌ‌ ... أَنْ يَقُولُوا 2- در شيوه‌ى برخورد و ارشاد بجاى آنكه بگوييم: تو چنين هستى، بگوييم: گويا، شايد، مبادا چنين باشى. «فَلَعَلَّكَ» بجاى «انك» 3- كفّار علاوه بر اذيّت‌ها و آزارهاى جسمانى، با بهانه‌گيرى‌هاى مختلف، پيامبر صلى الله عليه و آله را در فشار قرار مى‌دادند. ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا ... 4- عقل مردم در چشم آنهاست، رسالت را در كنار ثروت مى‌پذيرند. «لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ» 5- ما ضامن وظيفه هستيم، نه نتيجه، تو به وظيفه‌ات عمل كن، باقى امور را به خداوند واگذار. «إِنَّما أَنْتَ نَذِيرٌ وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَكِيلٌ» 6- وظيفه‌ى مبلّغ انذار مردم است، نه اجبار مردم به ايمان آوردن. «إِنَّما أَنْتَ نَذِيرٌ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 31" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام