یه حبه قند:
تقلیل زوجیت
چرا آمار ازدواج کم و طلاق افزایش پیدا کرده است؟
از دو عامل تعیین کننده «مشکلات اقتصادی» و «عدم مهارت نسل جدید در مدیریت زندگی زناشویی» که بگذریم عاملی که شاید حتی مهم تر از دو عامل مذکور باشد،
«تغییر فرهنگ جامعه» و نیز «تغییر نگرش افراد نسبت به ازدواج و زوجیت» است که البته ریشه هر دوی اینها «مدرن شدن» است.
از دومی شروع می کنم:
توقع ما از ازدواج دائم چیست؟ ازدواج دائم چه آورده ای برای ما دارد که حاضر می شویم زیر بار مسئولیت ها و تبعات سنگین حقوقی و اقتصادی آن(به ویژه برای مرد) برویم؟
اگر کارکرد اصلی ازدواج، تجربه عشق رمانتیک (هالیوودی) و تامین بستر جنسی باشد آیا عقلا نیازی به ازدواج دائم است؟ آیا تامین این دو خواسته، هم به صورت شرعی(متعه) و هم به شکل نامشروعش امکان پذیر نیست؟ هست
آنچه در ازدواج دائم هست و در غیر آن نیست قصد طرفین برای تشکیل نهاد خانواده است و شکل گیری خانواده اقتضائاتی دارد که لازمه اش پذیرش مسئولیت ها طرفینی مضاعف است. لذا طبیعی است که هرچه اولویت های فکری و عملی افراد از موضوع تشکیل خانواده فاصله بگیرد از رغبت افراد برای ازدواج دائم و پذیرش تعهدات آن کاسته شود.
مرد، عقلا چرا باید زیر بار تعهدات سنگین ازدواج دائم با زنی برود که اولویت اول او خانواده (همسری، مادری، تحکیم روابط خانوادگی و...) نیست و برای اموری چون استقلال مالی زوجه، اشتغال، اخذ مدرک و ... اولویت بیشتری قائل است؟ زن، عقلا چرا باید خود را با ازدواج دائم متعهد به مردی کند که هدفش تاسیس و حفاظت از نهاد خانواده و هزینه کردن خود برای ارتقاء این نهاد نیست و زن و زندگی برای او بیشتر وسیله سرگرمی و اسبابِ بازی است؟
تا زمانی که معنا و ماهیت خانواده و زوجیت و کارکردها و اهداف اصیل آن و تمایز پیوند خانوادگی با پیوندهای اجتماعی به درستی تبیین نشود و
همه فعالیت های دیگر برای احیاء خانواده ذیل احیای مفهوم زوجیت و خانواده تعریف نشود، تلاش های حقوق محور یا زن محور برای احیاء جایگاه زنان و امثال آن عملا به بازی در زمین فمینیسم منتهی خواهد شد و چه بسا نتیجه معکوس بدهد.
خانواده ذاتا یک نهاد اخلاق پایه است ازدواج دائم باید با هدف تأمین نیاز فطری به تشکیل خانواده و نیز رشد و تعالی شخصیت(پخته شدن) از مسیر ایفای
نقش های همسری، پدری و مادری صورت گیرد؛ نقش هایی که در زیست اجتماعی،
مشابه و
جایگزین ندارند. بدیهی است که بهرهمندی از بستر پاک جنسی نیز از مزایای دیگر آن خواهد بود.
فروکاستن معنا و کارکرد زوجیت به عشق رمانتیک و لذت جنسی از دلایل اصلی کاهش ازدواج و افزایش طلاق است.
با اهدافی که نسل امروز (اعم از دختر و پسر ) از ازدواج دنبال می کند ازدواج دائم یا ادامه آن نمی صرفد!
مورد فرهنگی دیگر؛ در یک کلمه
«فردگراییِ راحت طلبانه کوتاه مدت!» است که در واقع ریشه تغییر نگرش به زوجیت هم همین است.
اقتضای ذاتی زوجیت، عبور از منیّت و فردیت است. به همین دلیل است که در پیوندهایی که زن و مرد پیش و بیش از آنکه به انجام «تکالیف» خود نسبت به همسر فکر کنند به دنبال بهرهبرداری از «حقوق» خود هستند عموما اختلاف ایجاد می شود. قاعده، در یک زوجیت نرمال، عکس این است.
اگر افراد، فردگرا، حقوق محور، راحت طلب و با منیّت های رشد یافته تربیت شوند عجیب نیست که به بهانههای مختلف از زیر بار
محدودیت های طبیعی ناشی از پذیرش مادری، پدری و همسری شانه خالی کنند.
https://eitaa.com/taherrahimi