هدایت شده از یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
یه حبه قند
مسلمان ایرانی؛ شعارها و الگوها
یکی از امتیازات بسیار مهم دین جهان شمولی مثل اسلام این است که با کلیت هیچ فرهنگ اصیلی درگیر نمی شود این اشتباه بزرگیست که فکر کنیم مسلمان شدن یعنی پذیرفتن آداب و رسوم زندگی اعراب؛ خود اسلام هم مطلقا چنین انتظاری ندارد. یکی از نشانه های زیرکی تاریخی ایرانیها هم درک همین مسئله بود؛ وقتی اسلام وارد ایران شد ایرانی ها مسلمان شدند اما ایرانی مانند و زبان ؛ آداب و رسوم؛ سنت و هویت ایرانی خود را نیز حفظ کردند.
اساسا خداوند تفاوت فرهنگ ها و وجود قبایل و ملیت های مختلف را از آیات خود و مقدمه شناخت بهتر ابنای بشر از یکدیگر و زمینه ساز رشد آنها معرفی می کند پس روشن است که به دنبال از بین بردن این تنوع زیبا و یکدست کردن آن نیست
اما اینجا نکته مهم دیگری نیز وجود دارد: اسلام، دارای مجموعه ای اصول فکری و فرهنگی است که درعین حال که منافاتی با کلیات هیچ فرهنگی ندارد رنگ و بوی خاصی در زندگی انسان ایجاد می کند یکی از مهمترین راههای ایجاد این رنگ و بو و این سبک زندگی تعیین نمادها و شعارهایی است که به ظاهر زندگی آدمی مربوط می شود؛ مثلا شعار شروع کار در اسلام، گفتن بسم الله الرحمن الرحیم است، شعار مواجهه دو مسلمان، سلام علیکم است [نه درود بر شما]، شعار مواجه با مرگ انا لله و انا الیه راجعون است[ نه دو دقیقه سکوت!] ، اذان خود یکی از بزرگترین و مهمترین شعار هاست.
مهمترین کارکرد این شعائر این است که برای انسان یک هویت مستقل فکری و دینی تعریف می کنند و مرزهای عقیدتی زندگی یک مسلمان را با یک غیرمسلمان روشن می کند. لذا شعائر درجای خود مهم اند و به منزله تابلوهایی هستند که مسیر کلی را یادآوری می کنند.
وقتی نمادها و شعارهای اصیل از بین رفت و مرزها و تمایزها تخریب و کمرنگ شد همین تغییرات ظاهری، به تدریج زمینه ای می شود برای از بین رفتن روح دینی زندگی و در نهایت هضم شدن در نظام فکری مقابل.
تاکید رسانه های غربی برای تغییر عادات و سبک زندگی بومی از طریق نمادسازی ها و خلق الگوهای مختلف، دقیقا به همین دلیل است. اینکه به لحاظ شرعی تشبّه به کفار در پوشش و غیره حرام شده و یک مسلمان از اختلاط با کفار به شکلی که در زندگی دو مسلمان وجود دارد منع شده به این دلیل است که در عین وجود تعاملات انسانی، مرزهای هویتی محفوظ بماند
روز زن را ارج ننهیم ولنتاین رایج می شود، ولادت رسول اکرم ص را کمرنگ کنیم؛ کریسمس باب می شود، سلمان فارسی را برجسته نکنیم پادشاهان اسطوره ای بزرگ می شوند؛ نوروز و یلدا را جشن نگیریم پارتی و ... تکثیر می شود
#یلدا_مبارک
#زن #نمادسازی #فرهنگ #شعار
https://eitaa.com/taherrahimi
هدایت شده از یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
یه حبه قند:
مادر باش!
این یک حقیقت محض است که اگر بخواهیم سطح اخلاق در یک جامعه تنزل یابد و به مرز بحران برسد
و اگر بخواهیم گرمادهی و آرامش بخشی از نهاد خانواده رخت بربندد
و اگر بخواهیم یکی از گوهری ترین بخش های هویت یک زن از او گرفته شود و او را درگیر بازی های فمینیستی کند فقط کافی است یک کار انجام دهیم: اهمیت، قداست و اولویت مادری را در یک فرهنگ کمرنگ کنیم؛ بقیه ویرانی ها خود به خود به وقوع خواهند پیوست و تا نابودی کامل یک تمدن به پیش خواهد رفت.
در این میان چندان فرقی نمی کند که قالب مادری را بگیریم یا محتوای آن را؛ چه کاری کنیم که کسی مادر نشود چه کاری کنیم که مادری نکند! و این کار چه به تحمیل و جبر جامعه باشد و چه با تغییر فرهنگ و جابجایی اولویت ها به بهانه متمدن شدن!
اگرچه دختران رحمت اند و زنان، برکت اما بهشت زیر پای دختران نیست زیر پای زنان هم نیست؛ بهشت زیر پای مادران است و مادر کسی است که مادری می کند نه کسی که صرفاً فرزندی را به دنیا می آورد.
به گواهی علم و تجربه نقش مادری و به تبع آن خانواده، در هر تمدن بشری که از بین برود بی تردید آن تمدن، دیر یا زود محکوم به فروپاشی است اگرچه مردمانش آسمان هفتم علم را درنوردیده باشند و یا هسته ریزترین اتم ها را نیز شکافته باشند.
فاطمه «س» قبل از آنکه فرزندی به دنیا بیاورد، امّ ابیهاست و پس از آن، مادر یازده خورشید و اسوه ایشان؛ و خیری کثیر [کوثر] برای همه کائنات الی الابد
اینگونه است که الگوی فاطمه س به عنوان کامل ترین و بی نقص ترین مظهر و تجلی مادری؛ خودبه تنهایی مانند ستونی است که حیات معنوی بشر و بقای تمدن انسانی وامدار تکیه بر قامت فکری و معنوی اوست.
آری فاطمه مادر بشریت است
#فمینیست #زن #فاطمه #فرهنگ #مادری #تمدن
https://eitaa.com/taherrahimi
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
یه حبه قند
فاطمه س اینگونه بود
✅ شب عروسی اش پیراهن عروسی خود را به مستمندی انفاق کرد [ اهمیت شب عروسی و لباس عروس و خاطراتی که از آن به یادگار میماند را بانوان بهتر از همه درک میکنند]
✅ حسنین علیهم السلام بیمار شدند علی ع و فاطمه س برای شفای ایشان سه روز روزه نذر کردند؛ فرزندان خوب شدند و هر سه روز موقع افطار نیازمندی به منزل ایشان مراجعه کرد و آنها طعام خود را به او بخشیدند آیه نازل شد[اهل بیت چند نان را چنان خالصانه انفاق کردند که شد نمونه یک انفاق بی نقص و خدا آن را در قرآن ابدی اش ستود بعد برخی از ما هزاران تومان هزینه میکنیم اما بهره ای نمی بریم]
✅ پس از آن سخنرانی شگفت انگیز در مسجد پیامبر، ابوبکر در مقابل همگان به او گفت: ای دختر فرستاده خدا تو در بسیاری هوش و خرد از دیگران جلوتر هستی
✅ عایشه درباره او می گفت: کسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم
✅ ده ها هزار دینار طلای حاصل از فروش محصولات فدک را به بینوایان می داد و خود و خانواده اش[مانند مردمان جامعه زمان خودش] ساده زندگی می کرد
✅ روایات تاریخی درباره رفتارش با همسر چنین می گویند: هرگاه علی به وی می نگریست اندوهش برطرف می شد؛ هرگز از همسرش چیزی که نتواند فراهم کند نخواست، به همسرش چنان مهر میورزید که به او لقب [حانیه] دادند
✅ در خانه انواع عطرها را استفاده می کرد، لباس رنگی می پوشید و بسیار پاکیزه بود
✅ کسی از او پرسید آیا من از شیعیان شما هستم؟ فرمود اگر به دستورات ما عمل میکنی و آنچه ممنوع کرده ایم رها می سازی، از پیروان ما هستی در غیر این صورت؛خیر [به همین سادگی!]
✅ بدترین مردمان را ناز پرودگانی می دانست که غذاهای رنگین می خورند و لباس های رنگی می پوشند و [به دیگران] ریشخند می زنند [بی آنکه در جامعه نقشی مثبت داشته باشند] کسانی که امروز به آنها می گویند مرفه بی درد!
✅ این روایت ماندگار از اوست: کسی که نیّت های خالصانه خود را به سوی خدا بفرستد خداوند بهترین مصلحت ها را برای او نازل می کند
🔺منبع تمامی روایات مذکور محفوظ است و به جهت اختصار درمتن نیامده است
https://eitaa.com/taherrahimi
#فاطمه
#سادهزیستی
#همسری
#پاکیزگی
#مادری
#راستگویی
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
یه حبه قند
جهان های اخلاقی
ما واقعا داریم در عالم دکارت، نیچه، راسل و داروین زندگی می کنیم مدرنیته عمدتا محصول و امتداد اندیشه این افراد است جهانی بر پایه انسان شناسی داروین، نهیلیسم و ابرمرد نیچه، فهم ریاضی وار و فیزیکی دکارت از عالم و اخلاق زیرکانه راسل!
و چقدر فرق می کند این عالم با عالم ابن سینا و حافظ و ملاصدرا و عالم مناجات شعبانیه و دعای افتتاح و ابوحمزه
همین آخری راسل را ببینید چه دیدگاه جالبی درباره اخلاق دارد می گوید اخلاق چیزی است از جنس منفعت طلبی و خودپرستی اما به شکل زیرکانه و کلان نگر! منظورش این است که حرف هایی مثل نوع دوستی و گرایشات فطری و ابعاد معنوی و ... مهمل است اخلاق یعنی اینکه محاسبه کنی که چگونه در یک افق کلان تر و نه محدود، بهتر به منفعت مادی حداکثری میرسی و چگونه لذت و سود بیشتری عایدت می شود همین محاسبه گری و رفتار زیرکانه مبتنی بر آن می شود اخلاق. طمّاع باش امّا نه به شکلی که در مقیاس کلان بازنده باشی شهوت ران و آزاد باش اما نه به شکلی که مثلاً در میانسالی توان آن را از دست بدهی و...
چرا می گویم جالب است؟
چون نشان می دهد به خوبی می توان یک نظم اخلاقی بر پایه اصالت غریزه و با سواری گرفتن از عقلِ محاسبه گر برپا کرد که اتفاقا برای تامین هدف خودش تقریباً کارآمد باشد و مهم تر از آن نشان می دهد که یک رفتار ظاهراً اخلاقی (دارای حُسن فعلی) با تفاوت در علت فاعلی (عامل انگیزه بخش و محرک) و علت غایی (هدف نهایی از انجام فعل)چقدر می تواند در واقع ضداخلاقی و حقیر باشد و نیز این اصل مهم را یادآوری می کند که مهم تر از اینکه کار خوبی انجام دهیم این است که آن کار خوب را برای چه انجام می دهیم؟«برای چه» هم به معنای فاعلی و هم غایی اش، چنانچه فرموداند انّما الاعمال بالنّیات
انسان، موجود پیچیده ای است علت فاعلی و غایی کارهایش بعضاً حتی برای خودش پنهان می ماند به همین دلیل مومن همواره به نفس خود مظنون است و ما اُبرّء نفسی...
اینجاست که ارزش مفاهیمی چون «قربةالی الله» و «تقوا» نمایان می شود
اخلاق اگر متکّی بر «معنامندی عالم»، «فطرت» و «الی الله» پایه ریزی نشود، بر پایه غریزه و عقل ابزاری بازتولید می شود دقیقا مانند دو تمدن که دو نظم مختلف خلق می کنند؛ حال آیا نظم اخلاقی غریزه پایه، که احیانا کارهای خوبی مثل نظم و قانون را هم توصیه کند انسان را رشد می دهد یا در حیات غریزی متوقف می کند؟ اخلاق الله پایه چطور؟ آیا اومانیسم واقعا انسان را بزرگ کرده است؟ یا جهان را کوچک کرده و انسان را بر صدر این حقارت نشانده؟
انصافا ما در جهان اخلاق زیرکانه راسلی زندگی نمی کنیم؟
#راسل #داروین #نیچه #تمدن #اخلاق #اومانیسم #دین #تقوا #غرب
https://eitaa.com/taherrahimi
هدایت شده از یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
یه حبه قند
قهرمان هویت ملی
انسان ها ذاتا قهرمان خواه اند ویژگی های فطری را نه می توان در کسی ایجاد کرد و نه می توان از کسی گرفت. نیاز به قهرمان این چنین است.
قهرمان کسی است که آدمی، خودِ متعالی اش را در او می یابد، به وجودش و به هویتش تکیه می کند، با او همذات پنداری می کند، به او وحماسه اش دل می بندد و زمانی که به او می اندیشد شوق و امیدی در ضمیرش می جهد قهرمانان، مخزن های هویتی و باتری های تحرک آفرین جوامع اند
برای کودکان؛ والدین به ویژه پدر ، نقش قهرمان را دارند پدری که خود را خوار می کند یا مادری که اقتدار پدر را نابود می کند به لحاظ تربیتی آسیب بزرگی به فرزندش میزند؛ نتیجه این می شود که کودک، قهرمان خود را گم می کند و چون ذاتا نیاز به قهرمان دارد؛ محبوب خود را در قهرمان های دیگری جستجو می کند که ممکن است بسیار آسیب زا باشد
حکایت جامعه نیز همین است. جوامع انسانی به شدت نیاز به قهرمانانی دارند که بتوانند هویت آرمانی شان را در آن بازتولید کنند. جامعه نیز اگر قهرمانش را گم کند دچار بحران هویتی و شخصیتی می شود. قهرمان خواهی را نمی توان از فرد یا جامعه گرفت فقط می توان قهرمان ها را عوض کرد لذا با «مدیریت قهرمان» های فرد یا جامعه می توان آنها را رشد داد یا به تباهی کشاند
این همه تقلای غرب برای قهرمان سازی های کاذب دقیقا به همین دلیل است. کسی که بتواند قهرمان انسان یا جامعه ای را تغییر دهد از او همانی خواهد ساخت که می خواهد.
حاج قاسم مصداق یک قهرمان حقیقی در فرهنگ معاصر ایرانی است. ظرفیت هویت بخشی او بسیار پررنگ تر از کار کارستان او در حیطه نظامی و امنیتی است. او میوه بارز اندیشه و سلوکی است که یک ملت را قانع کرد که برای تحققش انقلاب کند. او ثمره بالفعل یک آرمان اجتماعی است اگر از افکار عمومی مردمی که چهل سال پیش انقلاب کردند می پرسیدیم انسان مطلوب شما از این انقلاب چگونه است احتمالا می شنیدیم: یک مومن عاشق، آگاه، گذشته از خود، مجاهد، عدالتخواه و ظلم ستیز با افق ها و آرمان هایی جهانی. حاج قاسم یکی از همان ها بود
راز محبوبیت او را بعد از اخلاص و ایمان عمیقش باید در این نکته دید که او سمبل یک ایده آل جمعی و بخشی از هویت آرمانی ما ایرانی ها بود
و چقدر جامعه در حال رشد اما سردر گم ما به الگوگیری از این پدر های هویت ساز محتاج است که حماسه بیافرینند و ما را در حسرت این اوج بنشانند و اینگونه سیلی محکمی به این روزمرگی های کشنده و رقت بار ما بکوبند و ما را از هرزه زیستن و حقارت و انفعال برهانند و یادمان بیاورند که قرار بود به کجا و تا کجا پرواز کنیم
روحمان با یادش شاد
#حماسه #پرواز #حاج_قاسم #عدالتخواه #غرب #اقتدار #پدر #قهرمان
https://eitaa.com/taherrahimi
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
یه حبه قند
«خیر خوبی خوشی»
🔅یکی از مفاهیم بسیار پر تکرار در قرآن و یکی از محوری ترین مولفه ها در سبک زندگی انسان مومن ، مفهوم «خیر» است.
این کلمه موارد استعمال مختلفی دارد اما عموما به اعمال نیک یا چیزی که مصلحت حقیقی و منفعت نهایی انسان را تأمین می کند اشاره دارد، خداوند منبع و منشاء همه خیرات است (ما عندالله خیر/بیدک الخیر) و بندگان را نیز به سوی خیر هدایت می کند و نه تنها مفاهیم خیر را بلکه حتی انجام دادن خیرات را به بندگان الهام میکند(اوحینا الیهم فعل الخیرات) و آنها را به رقابت در کسب خیرات دعوت می کند(فاستبقوا الخیرات). لذا انسان مومن اساسا به دنبال خیر است (رب انّی لما انزلت الیّ من خیر فقیر)
🔅مفهوم خیر، تفاوت مهمی با مفهوم «موفقیت» به معنای مدرن آن دارد موفقیت در تعریف مُدرنش اکتساب حداکثری رفاه، لذت و قدرت است اما در منظومه دینی اش اکتساب حداکثری خیر است و انسان موفق تر کسی است که بیش از دیگران در وجودش و در زمینه و بستر زندگی اش خیر اکتساب، تکثیر و جاری شده است. خیر، معادل لذت نیست ممکن است خیر انسان در تضاد با دوست داشتنی های اولیه و ظاهری او باشد و ممکن است آنچه مطلوب انسان واقع می شود در نهایت برایش شر باشد( عسی آن تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و...)
لذت، رفاه و قدرت فی نفسه نه خیر اند و نه شر . خیرند تا جایی که ابزار حرکت و نزدیکی انسان به مقصد نهایی اش باشند و شر اند زمانی که انسان را متوقف کنند و در خود فروبرند.
پس مومن دنیا را رها نمی کند اما آن را صرفا به عنوان ابزار توسعه خیر به رسمیت می شناسند و از آن سواری می گیرد، مومن حتی «خوشی» را هم برای «خیرش» می خواهد چه اینکه تفریح می کند که قوّت عبادت و نشاط خدمت داشته باشد
🔅مومن ازدواج و فرزندآوری آوری اش هم بر محور توسعه خیر است اگر چه سختی ها و مشکلات خودش را هم داشته باشد او فرزند می آورد تا خیر و رحمت را در زندگی اش
توسعه دهد (طبق روایات، دختران حسناتند و پسران، نعمت) اما انسان مدرن بچه نمی آورد تا خوشی اش هرچند در کوتاه مدت کمتر نشود.
🔅ممکن است کاری در ظاهر «زیبا» یا حتی دارای «حُسن فعلی» باشد اما با نیت خیر انجام نشود لذا اثر و ارزش آن کار کم یا نابود شود. این یعنی هر چند حسن فعلی برای خیر بودن یک فعل مهم و تعیین کننده است اما کافی نیست.
پس «خیر» فراتر از لذت، موفقیت، خوشی و حُسن فعلی (فعل خوب) است. حتی هر علمی هم معلوم نیست برای انسان خیر باشد. هر چیزی اگر بخواهد رنگ خیر به خود بگیرد باید با مبدأ خیر نسبتی داشته باشد چون حقیقت خیر فقط یکجاست (ما عندالله خیر/ما آتانی الله خیر/ رزق ربّک خیر)
🔅بی راه نیست اگر بگوییم «فلسفه اخلاق» در زیست مومنانه مبتنی بر مفهوم خیر استوار می شود چون خیر، فی نفسه مطلوب است (وافعلوا الخیر لعلّکم تفلحون )
#یا_من_ارجوه_لکل_خیر
#دین #اخلاق #خیر #موفقیت #لذت #مومن #خوشی #انسان #خوبی
https://eitaa.com/taherrahimi