چرا غائله اخیر ماهیتی ضد زن، ضد زندگی و ضد آزادی دارد؟ 🔶 قسمت اول 🔸 یکی از دریچه های مهم برای ورود تحلیلی و شناخت ماهیت شورش ها و حرکت های اعتراضی در جامعه، "شعارها" و مطالباتی است که در پیشانی این حرکت ها نقش بسته است. غائله اعتراضی اخیر در جامعه ایران نیز دارای شعارهایی است که مهم ترین و فراگیرترین آن شعار "زن، زندگی، آزادی" است. نوشتار حاضر در صدد بازخوانی این شعار از منظر جامعه شناختی و تبیین دلالت های آن است. 🔸 زندگی یک دوره همراه با فراز و نشیب است که در بازه های مختلف آن، اولویت هایی برای افراد موضوعیت می‌یابند که نظم زندگی و چارچوب کنش و رفتار آنها را تعیین می‌کند. مثلا در بازه سنی میانسالی، برای افراد رفاه خود و فرزندان، آرامش و امنیت و ... موضوعیت دارد و یا در بازه سنی نوجوانی و ابتدای جوانی برای افراد "شورانگیزی جنسی" تعیین کننده است. آن چیزی که مسلم و غیر قابل انکار است، تحقق تمام این اولویت ها به مثابه یک پکیج در بستر "خانواده" می‌باشد. 🔸 کنشگران اصلی غائله اجتماعی اخیر در جامعه ایران، نوجوانان و تازه جوانان هستند. همچنین قرار گرفتن مفهوم "آزادی های اجتماعی" در پیشانی این حرکت اعتراضی واضح است. عناصر و دال های توضیح دهنده این مفهوم عبارتند از: "بوس در خیابان"، "استخر مختلط"، "رقص بی وقفه از شادی"، "آزادی پوشش" و ... یعنی همان "شورانگیزی جنسی" که تعیین کننده نظم هنجارین و چارچوب های کنشی این نسل نوجوان و تازه جوان است. بر این اساس دلالت صریح و تامّ مفهوم "آزادی" در شعار "زن، زندگی، آزادی" بر نفی حریم ها و قواعد اخلاقی حاکم بر مناسبات زن و مرد در جامعه کاملا مشخص است. 🔸 غریزه جنسی یکی از قدرتمندترین سوائق و غرایز وجودی بشر هستند که قابلیت تنظیم گری در مقیاس رفتار فردی و نهاد های اجتماعی دارد. اساسا "سکس" در کنار "پول" از مهم‌ترین نیروهای سازنده تمدن مدرن غرب است. این غریزه هم می‌تواند به عنوان نیرویی سازنده در مسیر ایجاد و تقویت نهاد "خانواده" قرار گیرد و هم به عنوان نیرویی ویرانگر، امکان حرکت در جهت تخریب خانواده را دارد. این موضوع کاملا به نحوه مواجهه ما با امر جنسی بستگی دارد. مواجهه ما نیز در یک صورتبندی کلان از دو حالت خارج نیست. "کنترل و هدایت" یا" تحریک و رهاسازی". 🔶 ما به ازای این دو نحوه مواجهه دو پارادایم سیاست‌گذاری امر جنسی در جامعه داریم: 1⃣ پارادایم اول معتقد است که با وضع حریم ها و قواعد حاکم بر مناسبات زن و مرد در بستر جامعه، درصدد هدایت غریزه جنسی از فضای عمومی جامعه به سوی "اتاق خواب" و تضمین نشاط و شورانگیزی جنسی در بستر حریم خصوصی است. 2⃣ در سمت مقابل این گفتمان، ایده رهاسازی - که غائله اخیر به لحاظ پارادایمی به این ایده نزدیک است - بر نفی قیود هنجارها، قوانین و چارچوب های اخلاقی مسلط و تحدید کننده آزادی های فردی در ساحت رفتار جنسی تاکید دارد. 🔸 نهاد ازدواج و خانواده به عنوان الگوی هنجارین رفتار جنسی بشر، صرفا در امتداد پارادایم اول است که تحقق و تثبیت خواهد شد و در وضعیت هژمونی گفتمان دوم، امکان های ایجاد و بازتولید نهاد خانواده به شدت مضیّق و محدود می‌باشند‌. 🔸 عرض شد که خانواده تنها بستر تحقق تمام اولویت های افراد در بازه های مختلف زندگی‌شان است. لذا خانواده دامنه‌ای به گستردگی اکنون تا آینده دارد. خانواده شور جنسی جوانی را به مثابه سرمایه ای برای تضمین آینده و اولویت هایش از جمله نسل، رفاه، آرامش و امنیت خرج می‌کند. اما شعار "زن، زندگی، آزادی" با ماهیتی که توصیف شد، فاقد آینده است. زیرا تمام سرمایه‌اش را در لحظه زیست می‌کند و شور جنسی را نه در خدمت نهادسازی برای تضمین آینده، بلکه در مسیر نهادسوزی خرج می‌کند. لذا از این منظر شعاری به غایت ضدزندگی محسوب می‌شود. 🔸 این شعار ماهیتی "نرینه" هم دارد و از یک منظر به شدت ضد زن به حساب می‌آید. زیرا با مختصات تکوینی میل جنسی زنانه سازگار نیست و اتفاقا با محوریت تمایلات جنسی مردانه قوام یافته است. رابطه جنسی موفق و مطلوب نزد زنان، یک پروسه پیچیده و دارای عناصر متعدد در کنار" سکس" است. عناصری چون عشق پایدار و منحصر، حمایت و پشتیبانی، امنیت و آسایش، شبکه روابط عاطفی خانواده و ... برای زنان تعیین کننده میزان و کیفیتِ روابط زناشویی هستند. 🔸 : ابوالفضل اقبالی 🆔 @tahlil_shjr