✍مهدی محمدی ‏۱/صحنه به جای پیچیده تر شدن در حال حرکت به سمت سادگی است! انتخابات مجلس گرچه فقط یک مقدمه برای نزاعی بزرگ تر است،اما در حال شفاف کردن مرزها و فاش کردن بسی رازهاست.دیدن اینکه دست های پشت پرده، وسط کوچه و بازار به هم فشرده شده اند لااقل برای من مغتنم و مبارک است. کمی می شود حرف زد. ‏۲/مجلس نه تنها بی عیب نیست بلکه با آنچه باید باشد بسیار فاصله دارد. اما تنها مجلسی است که در سال آخر خود دفاعی درخشان از رهبر انقلاب دریافت کرده و برغم انکار منکران بارها به صفت انقلابی ستوده شده است.از حیث قانونگذاری نیز کارنامه آن یگانه است. ریشه حمله ها الان آشکار شده. ‏۳/من عادت کرده ام و این کاملا واقع بینانه است که به آنچه جلوی صحنه می گذرد چندان اعتنا نکنم. بازیگران جلوی صحنه اغلب بخش فرعی داستانند. بخشی مامورند، برخی دیگر نقش بازی می کنند، عده ای را خریده اند و عده ای دیگر هم به دنبال مشتری برای فروش خود می گردند. برخی هم البته صادقند! ‏۴/این بار برای دیدن درست صحنه باید تقسیم نقش ها در ائتلاف میان دشمن خارجی، اصلاح طلبان ‌و فتنه گران داخلی ‌و برخی دکان داران و معرکه گیران را به دقت شناخت ‌و تحلیل کرد. ماموریتی مهم دارند و لذا همه دور هم جمع شده اند. ‘حمله به مجلس’ اسم رمز پروژه جدید است. ‏۵/داستان سه ریشه اصلی دارد. اول، طرف خارجی در تدارک آشوب جدید است بنابراین در پی ایجاد شرایطی است که در زمان وقوع آشوب جریان انقلاب در فروپاشیده ترین وضعیت ممکن باشد. لذا برخی بذرهای نفوذی را که سالیانی است کاشته، اکنون فعال کرده است. ‏۶/دوم اصلاح طلبان و جریان اعتدال از مجلس کنونی ضربه های سهمگین خورده اند.قانون هسته ای کل پروژه سیاست خارجی سازشکاران‌ را بر باد داد و مجموعه اقدامات دیگر مجلس، امکان فروکاستن همه انقلابیون به ‘تندروها’ را از غربگرایان گرفته است. این مجلس نشان داده مشکل کشور هر چه هست قانون نیست. ‏۷/ وسوم، جریان انحراف که آن هم تازگی برخی معرکه گیران را به خدمت گرفته، آینده خود را در درگیری درونی بین انقلابیون تا به حدی می داند که دیگر هیچ اعتباری برای افراد کلیدی جبهه انقلاب میان بدنه باقی نماند. برای احمدی نژاد و اجیرشدگانش چیزی مفید تر از دعوای دولت و مجلس نیست. ‏۸/داستان ۱۴۰۴ هم هست. اصلاح طلبان در پی ریاست جمهوری هستند و به مجلس به عنوان یک مرحله میانی می نگرند. میگویند وضع اقتصاد یک فرصت طلایی پیروزی خلق کرده و پس پرده در تدارک حضورند. با مجلسی که میکروفون ها در آن علیه دولت روشن باشد،پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری را دشوار نمی بینند. ‏۹/بهترین وضعیت برای آنها وقتی رخ خواهد داد که بتوانند دعوای ‘معتدل- افراطی’ را دوباره زنده کنند، دوقطبی بسازند، روی برجام، حجاب و اینترنت تمرکز کنند، و از همه مهم تر ببینند که در جریان انقلاب، آرا پراکنده ‌و تکه پاره شده و‌ بدنه انقلابیون به جان هم افتاده است. ‏۱۰/برای کسانی که انتخابات ۱۴۰۴ را هدف گرفته اند حتی داشتن یک اقلیت در مجلس دوازدهم هم کافی است چه رسد به اینکه داشتن اکثریت را هم غیرقابل دسترس نمی بینند. اما آنها به تنهایی قادر به تکمیل پروژه خود نخواهند بود. به همکارانی ظاهرا انقلابی، نیاز دارند! ‏۱۱/ نشانه مهم این است که صحنه انتخابات مجلس بیش از هر چیز شبیه نوعی انتقام کشیدن از رهبری شده است. می گویند ایشان گفته مجلس انقلابی است، اما ما می خواهیم انقلابی ترش کنیم! و این جملات درست در لحظه ای گفته می شود که از دفتر فلان وزیر و معاون وزیر و مقام مسئول خارج می شوند! ‏۱۲/داستان بخشنامه معاون سیاسی وزیر کشور صحنه را روشن تر کرد.من آقای غلامرضا را سالیانی است می شناسم و میان ما دوستی و برادری برقرار است. اما آن بخشنامه سوالی بزرگ ایجاد کرد که تاکنون کسی به آن جواب نداده. چرا عدم همکاری و همراهی مقام های دولتی فقط محدود به نمایندگان فعلی شده بود؟ ‏۱۳/مگر فقط نمایندگان فعلی کاندیدا هستند؟ چرا بخشنامه نگفته با همه کاندیداها همکاری نکنید؟ این جز وجود برنامه ای علیه مجلس آن هم تنها چند هفته پس از سخنان رهبری، معنایی دارد؟ من این سوال را از هرکسی پرسیدم، رفته که جوابش را پیدا کند. عاقلانی در دولت فهمیدند، ولی پروژه لو‌رفته بود. http://eitaa.com/tahlilisiyasiseraat