یک طلبه معلم ( مهدی جلالیان )
روز آخره.یک سال گذشت. به هزار آرزو آمدم تو آموزش و پرورش، با هزارتا حسرت و سوال میدانی و واقعی _که باید خیلی براشون فکر و مشاوره و مطالعه کنم_ سال رو تموم کردم... میخواستم دانش‌آموزی طراز بزنم، نشد. میخواستم مدرسه رو متحول کنم، نشد. میخواستم صلواتی راه بندازم.نشد. میخواستم هفته‌ای پخش و نقد فیلم و یا آزاد اندیشی بزاریم تو مدرسه.نشد. میخواستم لجنه مخصوص خارجی رو فعال کنم.نشد. کار به اون‌ سختی که فکر میکردم نبود و نیست.خیلی سختتر بود و هست... البته یه کارای کردم به لطف خدا، ولی خیلی فاصله هست بین آنچه تو ذهنم بود و آنچه انجام شد... باید آسیب شناسی کنم. امسال ان شاء الله واقعی‌تر فکر و برنامه‌ریزی میکنم. اگر بمانم... غفرالله لی و هدانی 🔸این قصه‌ی پرغصه‌ی خیلی فکر و انرژی و وقت گرفت ازم...الحمدلله گفتمان شد. @Takhteh_siah
442 مشاهده