#کمی_از_الغارات
#یک_لقمه_مطالعه
#قسمت_یازدهم
📌تلاش معاویه برای تصرف بصره
🔹وقتی محمد بن ابی بکر کشته شد و معاویه مصر را تصرف کرد عبدالله ابن عامر حضرمی را فراخواند و به او گفت به بصره برو چون بیشتر مردم آنجا درباره عثمان با هم هم عقیدهاند.
🔸او میتوانست با اینکار مردم و قبایل بصره رو بدون هیچ لشکری و زحمتی به جان هم انداخته و زمینه تصرف هر چه آسان تر بصره را فراهم کند.
🔹 ابن حضرمی به دستور معاویه عازم و وقتی به بصره رسید که فرمانده بصره یعنی عبدالله بن عباس برای عرض تسلیت شهادت محمد بن ابی بکر به کوفه رفته بود و زیاد بن ابیه را به جای خود گذاشته بود.
🔸 وقتی مردم شهر از آمدن ابن حضرمی باخبر شدند که از طرف معاویه آمده است همه کسانی که در مورد عثمان با معاویه هم عقیده بودند دور او جمع شدند و ابن حضرمی با آنها به صحبت پرداخت و آنها را به یاری طلبید.
🔹 هرچه از حضور ابن حضرمی بیشتر میگذشت اختلاف بین بصریان در حمایت کردن او بیشتر شد. وقتی مردم به ابن حضرمی روی آوردند و پیروانش زیاد شدند، زیاد بن ابیه که در دارالاماره ساکن بود، ترسید و به صَبِرة بن شَیمان أزدی که بزرگ قبیله أزد بود و از کسانی بود که خونخواه عثمان بود! نامه نوشت و امان خواست!
صبرة گفت: «اگر بتوانی خودت را به خانه من برسانی از تو دفاع خواهم کرد»
زیاد بیت المال را برداشت و شبانه به خانهٔ صبرة بن شیمان رفت.
🔸 زیاد بن ابی نامهای به ابن عباس نوشته و اوضاع بصره را برای او تشریح کرد.
ابن عباس نیز با امیرالمومنین در خصوص این قضیه صحبت و حضرت بنا به پیشنهاد یکی از یاران خود، اعین بن ضبیعه که از عشیره بنی تمیم که ابن حضرمی در آن اقامت داشت را به سوی آنان فرستاد تا آنها را از توطئه و تفرقه بازدارد.
🔹 وقتی اعین با قوم خود صحبت کرد، عده ای با او همراه شدند، ولی وقتی وارد محل اسکان خود شد، عده ای از خوارج بر او شوریدن، و او را به قتل رساندند..
بعد از این موضوع زیاد بن ابیه مجدد به کوفه نامه فرستاد...
📌 و این قِصۀ، پر غُصه ادامه دارد...
#طلبه_کوهسرخی
@talabe_koohsorkhi