🥀🕊 🌾برادر شهید نقل می‌کند:روزی به علت هوای گرم و وجود پشه‌ها، حمیدرضا به همراه همرزمش که راننده تانک بود، وارد تانک می‌شوند.در آنجا از روی کنجکاوری نحوه حرکت تانک را می‌پرسد. 🌴چندروز بعد،داعش پیشروی می‌کند. آنها از دور شاهد بودند که تانک در میان نیروهای سپاه و داعش قرار گرفته است. ناگهان حمیدرضا به سمت تانک می‌دَوَد و سوار بر آن می‌شود و پس از چند حرکت اشتباه توانست بر تانک مسلط شود و آن را به عقب آورد. طبق گفته دوستانش، حمیدرضا ۲۵ ماشین و آمبولانس داعش را هم به غنیمت گرفت. 🌹 🕊