🔻حدیث قرب فرائض
نقل است که روزی حاج شیخ عبدالکریم حائری (مؤسّس حوزه علمیه قم )، همراه عدّهای از یارانشان به باغی دعوت شدند. حاج عبدالکریم از میان میوهها، به انگور علاقه خاصّی داشتند به طوریکه وقتی وارد باغ شدند تا چشمشان به خوشههای انگور افتاد، میلشان دوچندان شد.
مقداری انگور طلبیدند. پس از مدّتی، صاحب باغ ظرفی از انگور برای ایشان آورد. امّا یکباره آن همه میل و اشتها در شیخ، از بین رفت.
یارانش کنجکاو شدند و پرسیدند : استاد چرا میل نمیفرمایید؟ شما که خیلی انگور دوست داشتید.
ایشان فرمودند: خودم هم نمیدانم علّتش چیست!
تا اینکه شیخ عبدالکریم نزد صاحب باغ رفتند و علّت را جویا شدند. صاحب باغ گفت: وقتی خواستم از باغ خودم، برایتان انگور بچینم، دیدم هنوز نرسیده، و ترش و شیرین است.مجبور شدم به باغ همسایه بروم و از انگورهای شیرین آنجا، برای شما بیاورم تا میل فرمایید، و نیّتم این بود که در اوّلین فرصت رضایت صاحب باغ را بگیرم.
و به این شکل راز بی میلی شیخ به انگور، برای خودش و یارانش آشکار شد.
این ماجرا باعث شد که یارانش متوجه شوند که استادشان براثر تهذیب نفس، به چه توفیقات عظیمی دست یافته که قبل از خوردن مال حرام، او را آگاه میکنند.
منبع : نفحات الرحمن فی منازل العرفان،ص211
✍ به قلم #افسانه_قادراحمدسرایی
@tollabolkarimeh 🌷