"قسمت اول "
سيد سعيد شجاعی:
پس چرا در گفتگوهای گذشته حکومت جناب خمینی را به حکومت پیامبر تشبیه میکردید؟ آیا پیامبر را هم یک مرتجع مذهبی و مورد حمایت روم و غربدمی دانید؟
بابا:
خیر این قضیه دارای پیچیدگی هایی است
سيد سعيد شجاعی:
چنانچه زحمتی نیست پیچیدگی هایش را باز کنید.
بابا:
درود گرچه دقیق و درست و ریشه ای باز کردن این مطلب برای من (کیوان تهمتن) دارای زحمت و دردسر و توان فرسایی است لیکن یکبار بصورت منظم تلاش می کنم برای شما شرح دهم باید از ریشه ها اغاز کنیم
این تناقض پس از شناخت دقیق رفع می گردد چون فقط در ظاهر است
دو ضد اند این دو اندر حد ظاهر
بباطن هر دوشان مقهور قاهر
زن نامه کیوان تهمتن
باری چنین گوید کیوان تهمتن خراسانی مهری(کتخ مهری) پژوهنده و پژوهشگر رموز تاریخ ایران باستان و ایران اسلامی و معاصر و اندیشه ی آمیخته و چند گانه ی اسلامی :
ما در ایران با دو بنیاد اندیشگی مواجه هستیم و این دو بنیاد بدن گمان دارای تضادهایی بوده که محصول تفاوتهای بنیادین زیست محیطی و نژادی و تاریخی و زبانی و مرامی و علقه ای است در عین حال شباهت های کلی نیز دارند
۱ بنیاد آریایی
۲ بنیاد سامی
(بنیاد دیگری نیز هست که در ایران معاصر مطرح است و آن بنیاد اندیشگی نوین وغربی یا رومی مدرن است بعدا به آن می پردازیم )
۱ روح سامی اسلامی که در قرآن و اسلام تجلی کرده است
۲ روح آریایی مهری که در شاهنامه تجلی بیشتری دارد
این تجلیات در هم آمیخته و ادغامی نیز هست تنها منحصر به قرآن و شاهنامه نیست آن دو دو مظهر بزرگ هستند ...
ایران ما همانطور که نامش دلالت می کند و گواهی می دهد ریشه ی آریایی دارد این ریشه ی آریایی که قابل انکار نیست و تاریخچه دارد و رنگ خاصی از باورها و رفتارها و شخصیتها را بجای نهاده حداقل ۱۴۰۰ سال پیش از ظهور اسلام سامی سابقه داشته و تاثیرات عمیقی بر جهان اندیشگی همان زمان و نیز دوران پسا آریایی داشته که قابل رد گیری است
از ۷۸۰ پیش از میلاد و تاریخ تاج گذاری نخستین شاه از نخستین سلسله که به روایت رومی یونانی یهودی ها شخص دیااکو از سلسله ی مادی در غرب ایران و اکباتان بوده تا ۶۲۰ پس از میلاد و ظهور اسلام از دید من کیوان تهمتن بدون کوچکترین تردیدی برابر شاهنامه دیااکوی مادی همان کیومرث پیشدادی است
مادها کوه نشینان غرب ایران یا کردها هستند در شاهنامه لقبشان پیش دادی است (پیش دادی، پیش تاتی، پیش پارسی، پیشا پارسی ها همان مادی ها یا کردهای کوه نشین غرب ایران هستند که در رقابت با سامی های عاشوری بابلی بودند)
باید بگوییم که این آریاییان ایران سه شاخه ی کوچ کرده از مناطق سردسیر شمالی یا جنوب سیبری و روسیه امروزین بوده اند که از دوطرف دریای خزر سرازیر شده اند
مادها ، پارسها، پارتها
کردها ، پارسها، ترکها
غرب ، مرکز ، شرق
آنچه فردوسی بعنوان عجم نام برده است دلالت بر تاریخ این سه شاخه ی عجم آریایی دارد
شاهنامه تاریخ عجم آریایی ایران است نه تنها تاریخ پارسها و پارسی ، جدا از زبان آن گوید
عجم زنده کردم بدین پارسی
عجم آریایی از آغاز قدرت گیری و تاسیس دولت وشاهی تا ظهور اسلام و سامی گری دارای مشخصه ها و طیفها و تاریخچه ای است که باید در پیوند با همسایگان سامی (عبری ، عربی ) و همسایگان مصری و رومی و روسی و چینی و هندی تشریح شود ...
اگر متمرکز بر این دو بنیاد اندیشگی یعنی
۱ آریایی ۲ سامی
بخواهیم سخن برانیم باید گفت جامعه ی آریایی ایران وقتی تلاش می کند نخستین سبک از حکومت و زندگی جمعی را سامان دهد از یک شکل سیاسی بهره برده و آن ادعای شاهی و شاهزادگی است
در جامعه ی آریایی ایرانی وقتی قرار بوده کسی راهبر و نماینده ی جمع باشد و مقبولیت داشته باشد می باید ادعای شاهی می کرده و یا ادعای آنکه از نژاد فلان شاه است این یک سبک برای حکومت و رهبری جامعه بوده مشروعیت به این صورت کسب می شده و روحانیون آریایی که مغان و موبدان بوده اند و هم طبقه ی شاهان بوده اند زمینه ی این تایید شاهی را فراهم می کرده و تایید آنها تایید آسمانی و ایزد مهر و اهورا بوده
لیکن در جامعه ی کهن سامی تبار شکل غالب برای راهبری جامعه و حکم روایی و مشروعیت ادعای پیامبری و پیامبر زادگی بوده است نهاد پیامبری و کتاب مقدس نهادی غیر آریایی و سنتی سامی است علیرغم تفاوتهای شگفت در ظاهر این دو نهاد یعنی نهاد آریایی شاهی و شاهزادگی ونهاد سامی پیامبری و پیامبر زادگی در عین حال شباهت ها و همجهتی های باطنی در آن قابل تشخیص است
پس مختصرا آریاییان ایران که سه شاخه ی مهم مادی و پارسی وپارتی بودند در برابر سامیان قرار دارند که مختصرا دو شاخه ی اصلی آنها مشتمل بر عبری ها و عربها بوده و هستند .
نوشته :کیوان تهمتن
کانال نابودی اسراییل حسب سوره اسراء