این برش ها از کتاب را با لهجه های غزه ای بخوانید 📖اولین لمس لیوان شگفت زده‌ام کرد. عمه نمی‌دانی چه لحظه شیرینی بود این روزها. یک لیوان آب خنک تصفیه شده در غزه به یک معجزه می‌ماند. آن لحظه حس لمس لیوان کاغذی من را به بهشتی دور برد. گریه کردم، گریه کردم چون غرورم تحریک شده بود. یعنی یک لیوان آب خنک این قدر به وجدم آورده بود؟ یعنی یک لیوان آب گریه‌ام انداخته بود؟ 📖چگونه در غزه مواد فلافل پیدا کنیم؟ نخود، آب تمیز، ادویه روغن و گاز؟ کار دشواری است اما غیر ممکن نیست. بیایید امتحانش کنیم. پیشنهاد من این بود که یک کیسه نخود گیر بیاوریم و خیس کنیم تا صبح خدا خودش کارها را آسان می‌کند... یک آسیاب دستی هم جفت و جور کردیم. شب گذشت. سحر به این امید از خواب بیدار شدیم که امروز طعم فلافل را بچشیم. شروع به تست آسیاب کردن نخودها کردیم: شدنی بود، ولی کار خیلی کند پیش می‌رفت و احتمالٱ تا صبح قیامت هم طول می‌کشید. ❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖ 🆔 eitaa.com/bookclub 🆔 eitaa.com/uk_hamdaneshgahi 🆔 t.me/hamdaneshgahisbuk