📚
#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️
#افتاب_در_حجاب
7⃣3⃣
#قسمت_سی_هفتم
💢آتش🔥 همچنان
#پیشروى مى کند...
و
#خیمه_ها را یکى پس از دیگرى فرو مى ریزد.... بچه هاى
#نفس_بریده را فقط
#آب💧 مى تواند هستى ببخشد....
اما در این قحطى آب ، چشمه امید کجاست جز
#اشک_چشم 😢⁉️
🖤اگر
#آرامش بود،...
اگر تنها آتش بود، کار
#آسانتر به انجام مى رسید،... اما این
#بوق و کرنا و
#طبل ودهل و
#هلهله دشمن ،...
این
#گرگها که با
#چشمهاى_دریده ، بره هاى شیرى را دوره کرده اند، این
#کرکسها که معلوم نیست
#چنگالهایشان درنده تر است یا نگاههایشان،...
💢این
#هجوم_همه_جانبه...
این
#اسبها 🐎که شیهه مى کشند و بر روى دو پا بلند مى شوند و فرود مى آیند، این ضرباتى که با
#تازیانه و
#غلاف_شمشیر....🗡
که نیزه بر دست و پا و
#پشت و پهلو وسر و صورت شما نواخته مى شود،
اینها قدرت
#تفکر و
#تمرکز را سلب مى کند.همین دشمن🐲 اگر آنچه را که به زور و هجوم و توحش چنگ مى زند،...
به آرامش طلب کند، همه چیز را آسانتر به دستمى آورد و به یغما مى برد.
🖤آهاى ! سوار
#سنگدل بى مقدار!
چه نیازى است که این دخترك را به
#ضرب_تازیانه بر زمین بیندازى...
و
#خلخال را
#به_زور از پایش بکشى ، آنچنانکه
#خون تمام انگشتان و کف پایش را بپوشاند؟!...
#بى_اینهمه_جنایت هم مى توان خلخال از او گرفت.... تو بگو، بخواه ، اگر نشد به
#زور متوسل شو! به این
#رذالت تن بده!
💢این فرار بچه ها از
#هراس هجوم سبعانه شماست... نه براى دربردن دارایى کودکانه شان.چه ارزشى دارد این تکه طلاى
#گوشواره که تو
#گوش دختر آل الله را بشکافى ؟!...
نکن ! تو را به هرچه بریت مقدس است ، دنبال فاطمه نکن ! این
#دختر، زهره اش آب💧 مى شود و دل کوچکش مى ترکد.
بگو که از او چه مى خواهى و به
#زبان_خوش از او بگیر....
🖤
#عذاب خودت را
#مضاعف نکن....
آتش🔥 به قیامت خودت نزن ! ...
ببین چگونه دامنش به پاهایش مى پیچد و او را
#زمین_مى زند!همین را مى خواستى ⁉️که با
#صورت به زمین بیفتد و از هوش برود؟ و تن
#روسرى_اش را به
#غنیمت بگیرى ؟
خدا نه ، پیامبر نه ، دین نه ،...
جوانمردى هم نه ، آن دل سنگى که در سینه توست چگونه به اینهمه
#خباثت رضایت مى دهد؟
💢
#تپش_قلب💙 کبوترانه🕊 این
#پسربچه_ها را از روى پیراهن نازکشان نمى بینى؟...
هراس و
#استیصالشان تکانت نمى دهد؟
آهاى ! نامرد بى همه
#چیز که بر اسب🐎 نشسته اى و به یک خیز بر
#النگو و دست این
#دخترك، چنگ انداخته اى...
بایست ! پیاده شو! و
#النگو را دربیار و ببر!نکشان این دختر نحیف را اینچنین به دنبال خود!... مگر نمى بینى چگونه در
#زیر_دست_وپاى_اسبت ، دست و پا مى زند؟!
🖤اگر از
#قیامت اندیشه نمى کنى،...
از
#مکافات_همین_دنیا بترس !
بترس از آن روز که
#مختار دستهاى تو را به
#اسبى ببندد و به خاك و خونت بکشاند.آى !
#عربهاى خبیث بیابانى !
عربهاى جاهلیت مطلق ! شما چه میفهمید
#دختر یعنى چه؟ و دختر کوچک چه لطافت غریبى دارد.اگر
#مى فهمیدید؛
#رقیه را، این دختر داغدار سه ساله را اینگونه دوره نمى کردید و هر کدام به یاد ازلام(18) جاهلیت ، زخمى بر او نمى زدید.
💢تو به
#کدامیک از اینها مى خواهى برسى... زینب ! به کدامیک مى توانى برسى!به
#سجادى که
#شمر با شمشیر🗡 آخته بالاى سرش ایستاده است و قصد جانش را کرده است ؟به بچه هایى که در
#بیابان گم شده اند؟
به زنانى که بیش از کودکان در معرض خطرند؟به پسرانى که عزاى تشنگى گرفته اند؟به
#دخترانى که از حال رفته اند؟به مجروحینى که در غارت و احتراق خیام آسیب دیده اند؟
آنجا را نگاه کن !...
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@Vajebefaramushshode