﷽ ⚪️ مبانی انسان‌شناختی| بخش چهارم. 3⃣ آیا انسان و حیوان از یک الگوی رفتاری پیروی می‌کنند یا در انسان گرایش‌های فراتر وجود دارد؟ ۱. فرویدگرایان انسان مثل حیوانات فقط از برآورده نشدن نیازهایش برانگیخته می‌شود و رفتارش از اصل میل به لذت و فرار از رنج پیروی می‌کند حتی رفتارهای به‌ظاهر غیرمادی. ۲. تجربه‌گرایان (هابز) سرشت انسان کاملا مکانیکی است و از قوانین حرکت و نیرو تبعیت می‌کند و کیفیت برتری به نام روح وجود ندارد. ۳. سودگرایان (بنتام و میل) مانند فرویدی‌ها ۴. لذت‌گرایان (اپیکوری‌ها) مانند فرویدی‌ها ۵. رفتارگرایان (واتسن و اسکینر) انسان‌ها مانند حیوانات تابع شرطی شدن هستند و مفاهیمی مانند اراده آزاد یا انگیزش درونی نادرست هستند. ۶. جامعه‌گرایان (باندورا و میشل) ۷. اگزیستانسیالیست‌ها (سارتر) انسان با حیوان در این جهت متفاوت است که می‌تواند دریابد که تنها خود او مسئول اعمالش است. ۸. نوفرویدی‌ها (فروم و اریکسن) انسان استعدادهایی دارد که از ارضای نیازهای ساده فراتر است و انسان توان دارد که انگیزه‌های والا داشته باشد. ۹. انسان‌گرایان (مازلو و راجرز) سرشت انسان متمایز از حیوان است و انسان توانایی رشد فکری و مهارتی دارد. ۱۰. فرضیه مختار با اقتباس از نگرش اسلام حیوانات مانند انسان دارای روح، آگاهی و اراده هستند اما رتبه وجودی روحشان در شبکه هستی و ظرفیت رشد آگاهی و تمایلاتشان نسبت به انسان کاملا محدود است. انسان‌ها از مکانیزم لذت و رنج و مکانیزم شرطی‌شدن تاثیر می‌پذیرند اما الزاما سرنوشت‌ساز و تعیین‌کننده نیستند. انسان‌ها از قوانین حاکم بر ساختارهای طبیعی تاثیر می‌پذیرند و مجبور به تصمیم در حیطه آن ساختارها هستند اما قدرت کشف ظرفیت انعطاف‌پذیری ساختارها را نیز دارند. عدم تربیت در انسان سبب می‌شود فقط از تمایلات بد و توهماتش پیروی‌ کند و به دلیل توانایی گسترش‌سازی در علم و اراده، به تمایلات بد و توهماتی برسد که حتی حیوانات نیز ندارند. (بل هم اضل) 4⃣ برای بهسازی آینده انسان چه باید کرد؟ و اهداف غایی پیشرفت انسان کدام است؟ ۱. فرویدگرایان چشم‌‌انداز انسان تاریک است و سرشت خودخواهانه انسان ریشه مشکلات اوست و جز با تکامل ژنتیکی اصلاح نمی‌شود. تشویق غرائز زندگی‌بخش و تضعیف غرائز ویرانگر شاید به بهبود او کمک کند. ۲. تجربه‌گرایان (هابز) استفاده از نتایج آزمایشگاهی برای کنترل رفتار انسان‌ها راه خوبی برای کمک به پیشرفت انسان‌هاست. ۳. سودگرایان (بنتام و میل) اجتماع باید رفتار انسان‌ها را کنترل کند به‌نحوی که بیشترین سود عائد بیشترین مردم شود. ۴. لذت‌گرایان (اپیکوری‌ها) با فراهم‌سازی محیط برای بیشترین لذت، انسان به تکامل خود می‌رسد. ۵. رفتارگرایان (واتسن و اسکینر) هدف غایی انسان بقاء نوع بشر است و آماده‌سازی محیط برای این بقاء و تقویت عناصر موجب بقاء، ضروری انسان است. ۶. اگزیستانسیالیست‌ها (سارتر) انسان با بازیافتن احساس اراده می‌تواند وضعیت خود را بهبود ببخشد. انسان نیاز دارد که معنایی برای زندگی‌اش داشته باشد. ۷. نوفرویدی‌ها (فروم و اریکسن) خطاهای انسان از اجتماع است لذا اگر بتوان اجتماع را به شکلی تغییر داد که نقاط قوت انسان را تقویت و نقاط ضعف او را تضعیف کند سرنوشت بهتری پیدا خواهد کرد. هدف غایی پیشرفت انسان ایجاد اجتماعی است که همه بتوانند خلاقیت خود را در به ‌کارگیری کارهای خوب فعال کنند. ۸. انسان‌گرایان (مازلو و راجرز) کلید بهسازی کیفیت زندگی انسان در تشویق به بروز نیروهای درونی خود است. خودمتحقق‌سازی تک‌تک انسان‌ها هدف پیشرفت انسان است. ۹. فرضیه مختار با اقتباس از نگرش اسلام هدف غایی پیشرفت انسان، اتصال به علم و اراده بی‌نهایت (وجود خداوند) است. (لقاءالله و عبودیت) آینده انسان، روشن و مسیر حرکت او واضح است در عین حال که در معرض خطرهای جدی برای نسبت به سرنوشت خود قرار دارد و باید با عقل، آنها را کنترل کند. جهل و تمایلات انسان، زمینه اصلی مشکلات و آینده ناخوشایند اوست. ارتقاء آگاهی، تغییرات در فضای اجتماعی و روابط زندگی، استفاده بهینه از قوانین و ساختار حاکم بر وجود انسان، تمرین بر کنترل تمایلات (تقوی و ورع) کلید موفقیت انسان در پیشرفت‌ است. ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti