ویــ🦠ــروسِ‌‌نگـ👀ـاه
#داستان_انتخاب 🌚🌿از علامه جعفری پرسیدند چه شد که به این کمالات رسیدید؟! ایشان در جواب خاطره ای از د
🌚🌿ما بعد از شب نشستیم، شربت هم درست شد، آقا شیخ حیدرعلی اصفهانی هم آمد. مدیر مدرسه مان، مرحوم آقا! سید اسماعیل اصفهانی هم آن جا بود، به آقا شیخ علی گفت: آقا شب نمی گذره، حرفی داری بگو، ایشان یک تکه کاغذ روزنامه درآورد. عکس یک دختر بود که، زیرش نوشته بود «اجمل بنات عصرها»زیباترین دختر روزگار،گفت: آقایان! من درباره این عکس از شما سؤالی می کنم. اگر شما را مخیر کنند بین این که با این دختر به طور مشروع و قانونی ازدواج کنید (از همان اولین لحظه ملاقات عقد جاری شود و حتی یک لحظه هم خلاف شرع نباشد) و هزار سال هم زندگی کنید با کمال خوشرویی و بدون غصه، یا این که جمال حضرت علی (ع) را مستحباً زیارت و ملاقات کنید، کدام را انتخاب می کنید؟ سؤال خیلی حساب شده بود. از یک طرف، عقد دختر حلال بود و زیارت حضرت علی هم مستحبی ،گفت: آقایان واقعیت را بگویید، جانماز آب نکشید! عجله هم نکنید، درست جواب دهید. اول کاغذ را مدیر مدرسه گرفت و نگاه کرد و خطاب به پسرش که در کنارش نشسته بود، با لهجه اصفهانی گفت: سید محمد! ما یک چیزی بگوئیم نری به مادرت بگوئی ها؟ معلوم شد نظر آقا چیست. شاگرد اول ما نمره اش را گرفت! همه زدند زیر خنده. (۲) @virosenegah🦠