📚 اکنون هیچکس در اطراف عباس نمانده است. همه از ترس این که حسین، به انتقام خون برادر، از دم تیغشان بگذراند و جانشان را بستاند، گریخته اند. و نمی دانند که با رفتن عباس، قوّت و توش و توان حسین رفته است، پشت حسین شکسته است. رمق جنگیدن برای حسین نمانده است، انگیزه ی زنده ماندن برای حسین نمانده است. نشنیده اند این ترنّم طاقت سوز حسین را با خود، که: اَلان انکَسَرَ ظَهری وَ قَلَّت حیلَتی. عباس، پشت و پناه حسین بوده است، تکیه گاه حسین بوده است، توش و توان و زادراه حسین بوده است. و در مقابلِ دشمن، بیشترین و برترین تمهید حسین بوده است، آخرین تهدید حسین بوده است. اَلیَوم نامَت اَعیُن بِکَ لَم تَنَم وَ تَسَهَّدَت اُخری فَعَزَّ مَنامُها از این پس، چه آسوده می خوابند آن چشم ها که از صلابت حضور تو خواب نداشتند. و آنها که در سایه سار امن حضورت، به خواب می رفتند، از این پس در حسرت یک خواب آرام می سوزند. ➖➖➖➖ سفارش کتاب از طریق آی دی:👇 🆔 @sefaresh_ketabekhoobam •┈┈••✾•💔🏴💔•✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046 http://eitaa.com/joinchat/1723072529C5bd6245720