تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
🌹قسمت شصت #کرامات_و_معجزات_شهدا از جا پاشدم گوشیم زنگ خورد -الو بابا: پاشو بیا خونه 😭همین سه
🌹قسمت شصت ویک -آقای دکتر چی شد؟ +تا جایی که به ما مربوط میشد انجام شده بقیه اش توکل بخدا دعا کنید براش 😔باتمام اختلاف نظرها اما پدرم بود رفتم مزار شهدا رفتم مزار رضا -رضا هیچکس رو ندارم جز بابا پیش حاجی ضمانت کن بابام نره و حالش بهتر شه 🔰‌‌عصری برگشتم بیمارستان بابا به هوش اومده بود اما همون روز تو ادرارش خون بود دکترا سریع ازش آزمایش گرفتن، دوروز بعد جواب آزمایشا اومد. بدبختیام کم نبود این یکی هم بهش اضافه شد بابا سرطان مثانه داشت اونم از نوعی بدخیم. 🍃🌹یاحسین غریب متوسل شدم بازم به بابا تو بخش ویژه بود ما نمیتونستیم پیشش باشیم رفتیم خونه نصف شب صدای جیغای مامان مارو ب سمت خودش کشوند -مامان چی شده چرا جیغ میکشی؟ +حنانه حنانه اون عکس تو اتاقت کیه؟ -شهید همت چطور 😭+تو یه بیابون بودم یه آقایی لباس نظامی پوشیده بود گفت شفای شوهرتو خدا داده اما باید به دین عمل کنید ❤️بابا خوب شد برگشت خونه همه اموال فروخته شد اما ما افسردگی گرفتیم. 🏘دوتا خونه کنار هم اجاره کردیم اما خوب دیگه همه مال و منال بابا رفت.